جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

جک استراو اعتراف کرد؛ کار کارِ انگلیسی‌هاست!

جک استراو اعتراف کرد؛ کار کارِ انگلیسی‌هاست! کتابِ کار کارِ انگلیسی‌هاست به قلم جک استراو، وزیر امور خارجۀ سابق انگلستان، به همت بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه به چاپ رسیده است. استراو در این کتاب، درصدد واکاوی این سؤال است: چرا ایران به ما بی‌اعتماد است؟ دیپلمات‌های انگلیسی همیشه به شوخی به هم می‌گویند ایران تنها کشور دنیاست که بریتانیا را هنوز یک ابرقدرت می‌پندارد؛ اما برای مردم ایران که سابقۀ دویست سال دخالت سیاسی این کشور را در حافظۀ تاریخی خود حفظ کرده‌اند، این اصلاً شوخی نیست. استراو می‌نویسد: ایران را نه سیاستمداران جهانی به‌درستی درک می‌کنند و نه عامۀ مردم دنیا. مشکل هم از اینجا آب می‌خورد که این کشور سوای وسعت زیادش، موقعیت راهبردی کاملاً ویژه‌ای دارد. جمعیت هشتاد میلیونی‌اش با آلمان برابر است و از بریتانیا بیشتر. با آن ذخایر نفتی انبوه، متوسط درآمدش پایین است، اما اقتصادش در کمال شگفتی همچنان مقاومت می‌کند و در گردش است! آن هم پس از این همه تحریمی که بر سرش فرود آمده و آن را پس رانده و البته حتی این تحریم‌ها ایران را در برخی جنبه‌ها کاملاً مستقل و خودبسنده کرده است. ایران با سه هزار سال قدمت، تاریخ درخور توجهی هم دارد و فرهنگی چنان غنی که ردپا و اثرش از ترکیه تا هند کشیده و در خود اسلام نیز قابل ردگیری است و تازه این پایان راه نیست. در گذار این، تاریخ ایران روابط چشمگیری هم با تمدن اروپایی و فلسفۀ غرب دارد، اما رد جراحت‌های عمیقی هم بر تن دارد. بارها این کشور توسط بیگانگان اشغال شده و حتی امروز هم در بعد بین‌المللی از کژفهمی‌ها و دریافت اشتباه جهانیان رنج می‌برد. در آن منطقه که در دیگ دمان گسست‌های نژادی و مذهبی می‌جوشد، ایران ثبات خوبی داشته، هرچند همیشه بستر تنش در آن فراهم است. دونالد ترامپ در این خیال است که اگر ایران را تحت فشار زیاد بگذارد، حکومت آن سرنگون خواهد شد که البته خیالی باطل و کودکانه است. خوشمان بیاید یا نه، ایران نفوذ سیاسی غیر قابل انکاری در لبنان، سوریه، عراق، یمن، افغانستان و بسیاری از کشورهای خلیج فارس دارد. زمانی که وزیر امور خارجۀ بریتانیا بودم، تقلا می‌کردم که سر از کارشان درآورم و این کار را رها نکردم و هنوز هم ادامه می‌دهم. سال ۲۰۰۱ من اولین وزیر امور خارجۀ بریتانیا بودم که بعد از انقلاب به این کشور می‌رفت و این آخرین بارم هم نبود. در آنجا رفقای خوبی هم پیدا کردم. با این کتاب، می‌خواستم ایران را به همه بشناسانم. روابط بین ایران و بریتانیا از حد تصور بسیاری خارج است و به ۵۰۰ سال پیش برمی‌گردد. ایران همیشه خودش را تافتۀ جدا بافته‌ای از دنیا می‌انگاشته و روحیۀ ملی در مردم این کشور بسیار قدرتمند است. این کشور اگرچه مسلمان است، اما ابداً عرب نیست، شیعه است و نه سنی. شیوۀ زمامداری در این کشور هم کاملاً ویژه است و چنان متکثر که انگار همۀ احزاب سیاسی را یک‌جا توی کاخ سفید بگذاری و از آن‌ها بخواهی امریکا را بگردانند. مردم این کشور را عاشقانه دوست دارم، هرچند در اکتبر ۲۰۱۵ از من و دو رفیقم و همسرم استقبال گرمی نکردند. جک استراو، سیاستمدار انگلیسی، طی سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶، وزیر امور خارجۀ انگلستان بود. وی همچنین ریاست هیئت اروپایی را در کنار دومینیک دو ویلپن و یوشکا فیشر، در جریان نشست مشترک وزیران خارجۀ اروپایی و هیئت ایرانی که در سعدآباد تهران دربارۀ مسئلۀ اتمی ایران برگزار شد، برعهده داشت. جک استراو

در قسمتی از کتاب حاضر می‌خوانیم:

حقارتی که بریتانیا از دست مصدق کشید، با فرار آن ته‌ماندۀ آدم‌های شرکت از خاک آبادان در اکتبر ۱۹۵۱ تکمیل شد. اما مصدق حافظۀ تاریخی بسیار عالی و دل پری هم از بریتانیا داشت و نمی‌خواست به این بسنده کند. در نوروز سال ۱۹۵۲ (۱۳۳۱) نخست‌وزیر تصمیم گرفت که تمامی کنسولگری‌های بریتانیا را در خاک ایران ببندد و با استناد به دخالت عوامل وابسته به این نهادها در مسائل داخلی این کشور و به‌ویژه در سال ۱۹۲۰ همه را اخراج کند. این استدلال را هم داشت که با استقلال هندوستان، دیگر دلیلی ندارد که بریتانیا بخواهد این همه کنسولگری در خاک ایران داشته باشد. سه هفته بعد، مصدق پیشنهاد سازشی را که به او شده بود از دست هنکی سفیر افتخاری بریتانیا نگرفت و دولت هم روابط خود را با ایران در حد کاردار کاهش داد. در آن زمان سفیر اصلی بریتانیا در ایران، سر فرانسیس شفرد بود که طبق سنت دیپلماتیک برای ادای احترام و خداحافظی به حضور مصدق رفت و بعدتر گفت که دست کم مصدق به مناسبت این اتفاق لباس رسمی تنش کرده بود. بسیاری برای میانجگری به حضور مصدق رفتند و هنری گریدی سفیر امریکا و آورل هریمن نمایندۀ ویژۀ رییس جمهور امریکا در تهران ازجمله کسانی بودند که در مناسبت‌های مختلف تلاش کردند شرایط را به مصدق توضیح بدهند. می‌خواستند برایش روشن کنند که هرگونه تلاش برای بیرون راندن شرکت، بدون پیامد نخواهد بود و ایران یا باید همکاری را با این شرکت حفظ کند یا غرامتی سنگین بپردازد.  جک استراو ایران در آن زمان، کارشناس و نیروی فنی کارآزموده برای استخراج و پالایش نفت در اختیار نداشت و خودشان هم امکان فروش نفت را در بازار بین‌المللی نداشتند. اما مصدق همۀ این توصیه‌ها را نشنیده گرفت و به این می‌پرداخت که ملی شدن صنعت نفت، یک حق قانونی و اخلاقی برای کشورش است و آن‌ها شاید در آغاز به مشکلاتی هم بربخورند، اما مردمش بر این بحران هم پیروز خواهند شد و این ملت سخت‌تر از این‌ها را به خود دیده‌ است. کار کارِ انگلیسی‌هاست ترجمۀ علی مجتهدزاده، در ۳۸۱ صفحه رقعی، با جلد نرم و قیمت ۵۸ هزار تومان چاپ و روانۀ کتابفروشی‌ها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.