جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
تاریخچه موسیقی راک/ نوای اعتراضی
کتاب تاریخچه موسیقی راک، نوشته جرمی پاسکال، به همت نشر ماهریس به چاپ رسیده است. راک موسیقی سیاهپوستان بود؛ صدای اعتراض محرومترین اقشار جامعه امریکا به رنجهای تاریخی و تبعیضهای اجتماعی و نژادی. سیاهپوستان که بنا به باور جدید دانشمندان، آغازگر حیات بشر بودهاند، اینبار در کالبد بلورین و سرد هنر اشرافی آن زمان، روحی تازه دمیدند؛ روحی پرخروش و عصیانی. راک موسیقی آنانی بود که از حضور در تالارهای شکوهمند و لژهای ممتاز محروم بودند و با سادهترین ابزارها برای خود ساز میساختند و افکار و احساساتشان را با اشعار و ملودیهایی ساده بیان میکردند. زیبایی این موسیقی هم در همین است. اما موسیقی راک مانند هر موجود زندهای در سیر تکاملش دچار دگرگونیهایی شد و آنچه امروزه از آن به جای مانده است شباهت زیادی به راک ناب دهههای ۵۰ و ۶۰ سده ۲۰ میلادی ندارد. مؤلف در کتاب حاضر کوشیده است به شکلی غیر مغرضانه چگونگی پیدایش و تکامل موسیقی راک را با زبانی ساده و شیوا بیان کند. در این اثر میتوانید با افت و خیزهای موسیقی راک و نیز نقش آن در پیدایش سایر سبکها آشنا شوید.قسمتی از کتاب تاریخچه موسیقی راک:
در آستانهی سال ۱۹۶۶ موسیقی دیگر فقط پاپ نبود، زیرا بهترین آثار، نام راک به خود گرفته بودند. راک قویتر و دارای ریشههایی عمیقتر است. خود این واژه، استحکام، ثبات و تاریخی بودن آن را نشان میدهد (یکی از معانی این کلمه سنگ و صخره است). پاپ چون نوشابهای گازدار فوران کرد و جریان آن خیلی زود متوقف شد، اما موسیقی راک پا بر جا ماند. اگر دقیقتر بگوییم، عصر جدید موسیقی راک فرا رسیده بود. نهتنها خود موسیقی دچار دگرگونی شده بود، ذهنیت مردم نیز نسبت به آن تغییر کرده بود. مثلاً خودتان ببینید این آقا چه مینویسد، و مهمتر از همه در کجا این سطرها را مینویسد: موسیقیای وهمناک و با شکوه، موسیقیای غیر عادی و گویا، هارمونی جذاب، زنجیرهای از مجموعههای پاندیوتونیک. منظور او آهنگ سادهی لنون و مککارتنی به نام این پسر است و محلی که این سطرها نگاشته شده، جایی نیست جز دفتر روزنامهی تایمز لندن! یعنی چی؟ آیا ممکن است چنین حرفهایی دربارهی راکاندرول گفته شود؟ دربارهی همان "شوبی-دوبی-وا-وا-دو"، "دوبی، دام-دو-دام-داو"، (آره، آره، آره او دوستت دارد) و "تونی-فروتی-ا.ه-روتی"؟ بله، این حرفها درباره همان راک اندرول است. اما اینک لنون و مک کارتنی را با بتهوون قیاس میکنند و همان آقا در روزنامهی تایمز میگوید: هارمونی در آهنگهای شادتر آنها به خوبی احساس میشود. میزان هفتم و نهم این آهنگ ماژور و مهیج دارای چنان پیوندهای سازمانیافتهای با ملودی هستند، یا مثلاً آکوردهای پایانی آهنگِ "بار دیگر نه" آنقدر طبیعی است که به نظر میرسد آنها همزمان، هم به هارمونی فکر میکنند، هم به ملودی. خدای من! آیا ممکن است منظور او همان چهار خوانندهی جوان و شاد راک باشد، همان کسانی که بالاترین آرزویشان این بود که یک جورهایی مشهور بشوند؟ بله منظور همان چهار نفر است. همان چهار نفری که باعث و بانی همهی این چیزها بودند؛ و همان شخص در آخر مقالهی خود میگوید: آنها هوایی تازه به ژانرهای موسیقی، که احتمال میرفت بهزودی از موسیقی بودن ساقط شود، دمیدند. بله، این موضوع نیاز به تعمق بیشتری دارد. معلوم میشود طی فقط چند سال، این موسیقی با مفهوم، ارزشمند و شایستهی بررسی شد؛ و همهی اینها فقط به خاطر وجود بیتلز بود، و شاید هم برایان ویلسون که در سال ۱۹۶۶ شروع به خودنمایی کرده بود. تاریخچه موسیقی راک با ترجمه بابک شهاب، در ۲۵۵ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۳۸ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...