جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

بیوگرافی: کارلو گولدونی

بیوگرافی: کارلو گولدونی به‌رغم سپری شدن سالیان بسیار و بروز تحولات متعدد در هنر و ادبیات، نام کارلو گولدونی هنوز بر پیشانی هنر و ادبیات ایتالیا می‌درخشد. این ونیزی خلاق در ۲۵ فوریه‌ی ۱۷۰۷ میلادی، پا به عرصه‌‌ی زندگی گذاشت و با ۸۶ سال عمر، هنر و ادبیات ایتالیا را تحول و غنایی بخشید که سرمشق ملل دیگر شد. کارلو گولدونیِ پرکارْ عمر هنری خود را فقط صرف آفرینش ۳۰۶ اثر هنری نکرد، بلکه با شناسایی بیماری‌هایی که پیکر فرتوت هنر ایتالیا را در بر گرفته بود، دم مسیحایی خلاقیت خود را در آن دمید و چنان شفایش بخشید که امروز دیگر می‌توان گفت زندگی جاودانه یافته است. گولدونی با شناختی که از هنر و جامعه‌ی ایتالیای قرن هجدهم داشت، همزمان با خلق آثار ماندگار خود به ستیز با معیارهای تکراری و بی‌ثمر قدیمی و برساختن معیارهای جدید پرداخت. کارلو گولدونی با هدفی راسخ و جسم و جانی خستگی‌ناپذیر و تعصبی فوق‌العاده کار می‌کرد. او در میانه‌ی کار هنری و در پی حملات انتقادی کارلو گوتزی، که او را متهم به محروم کردن تئاتر ایتالیا از افسون شعر و تصویر می‌کرد، با نفرتی که از ذوق و سلیقه‌ی هموطنانش پیدا کرده بود، آزرده‌خاطر جلای وطن کرد و در سال ۱۷۶۱ به پاریس مهاجرت کرد و تا آخر عمر همان‌جا ماند. او به‌رغم رنج‌هایی که می‌برد، دلش خوش بود که به اصلاح کمدی ادبی ایتالیا می‌پردازد؛ اما سلف او نیز پیش‌تر گام‌هایی در این مسیر برداشته بودند.

قسمتی از نمایشنامه‌ی «بادبزن» نوشته‌ی کارلو گولدونی:

اواریستو: (به بارون) کافه به نظرت چطوره؟ بارون: خوبه. اواریستو: من که خیلی خوشم میاد. آفرین لیمونچینو، قهوه‌ی امروزت عالی بود. لیمونچینو: از تعریفتون ممنونم، ولی خواهش می‌کنم دیگه منو لیمونچینو صدا نکنین. اواریستو: چرا؟! همه که تو رو به این اسم می‌شناسن، تو به لیمونچینو مشهوری. همه می‌گن می‌ریم کازه نووه کافه‌ی لیمونچینو، قهوه بخوریم. یعنی این ناراحتت می‌کنه؟ لیمونچینو: آخه اسم من لیمونچینو نیس. بارون: (قهوه می خورد) باشه بعد از این پرتقالچینو صدات می‌زنیم. لیمونچینو: من با شما شوخی ندارم آقا. کاندیدا با صدای بلند می‌خندد. اواریستو: نظر شما چیه خانم کاندیدا؟ کاندیدا: (خودش را باد می‌زند و بادبزن را روی نرده‌ی ایوان می‌گذارد) انتظار دارین چی بگم؟ می‌بینین که جلوی خنده‌مو نمی‌تونم بگیرم. جلترودا: سر به سرش نذارین. آدم خوبیه، بذارین به کارش برسه و براتون قهوه درست کنه. من ازش حمایت می‌کنم.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.