جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

بیوگرافی: مهرداد بازیاری

بیوگرافی: مهرداد بازیاری زاده سال ۱۳۴۰ در شیراز. تحصیلات آکادمیک خود را در مقطع کارشناسی در رشته‌ی مهندسی ساختمان در کشور دانمارک به پایان رساند و سپس برای کارشناسی ارشد صنایع، راهی دانشگاه آلبورگ شد. دوره تحصیلات و زندگی در شمال اروپا و منطقه اسکاندیناوی باعث شد تا بازیاری آثارِ نویسندگان این منطقه را با دقت بیشتری پیگیری کند و همین امر سبب شد تا به شکل ویژه بر روی آثار یوستین گردر تمرکز کند. هم اکنون بسیاری از آثار گردر با ترجمه بازیاری در بازار نشر حضور دارد و این نشان از میزان اهمیت این نویسنده از دیدگاه اوست. دنیای سوفی، راز فال ورق، دختر پرتقال، مایا و راز تولد تعدادی از آثار گردر با ترجمه‌ی بازیاری‌اند. البته بازیاری در کنار آثار گردر، آثاری از نویسندگان دیگری همچون  لیز نورگوآ، جینت والز، الیزابت گیلبرت، پل کالانیتی و کریس بوجالین را نیز ترجمه کرده است.

بخشی از کتاب پشت فرمان با مامان اثر لیز نورگوآ و با ترجمه مهرداد بازیاری:

روزی که بابا با اراده‌ای راسخ تصمیمش را گرفت که مردها تنها راننده‌های تاریخ هستند و زن‌ها باید خودشان را از ماشین و رانندگی دور نگه دارند و در بهترین حالت کنار راننده بنشینند، اصلا تصورش را نمی‌کرد روزی برسد که قوانین کشور خانم‌ها را مجبور به نشستن پشت فرمان بکند. وقتی بابا رانندگی را شروع کرد، تقریبا یک جاده‌ی کامل در اختیار ماشین سوار بود. سراسر خیابان در اختیار شخص راننده بود و او فقط باید مراقب سگ‌هایی می‌بود که وسط خیابان دراز می‌کشیدند و چرت می‌زدند و نیز بچه‌های شیطانی که در خیابان می‌دویدند و بازیگوشی می‌کردند. ماموران پلیس خوابش را هم نمی‌دیدند که روزی باید راننده را برای داشتن یا نداشتن شرایط ذهنی و جسمی مناسب برای راندن ماشین در خیابان‌ها معاینه کنند. هیچ‌کس تصورش را هم نمی‌کرد که یک فرد مست پشت فرمان بنشیند، چون آن روزها هم زیر کردن پیرزنها و بچه‌ها غیرقانونی بود. قبل از ازدحام ماشین‌ها و به وجود آمدن ترافیک‌های چند ساعته، کسی به فکر این نبود که قبل از بروز حوادث و آسیب‌ها به فکر راه و چاره باشد. بدین ترتیب، مردها در کمال آرامش ماشینشان را در خیابان‌های خلوت می‌راندند و بدون هیچ دغدغه‌ای به خانه می‌رسیدند. آنها اغلب بعد از عیاشی شبانه و مهمانی‌های مردانه با خیال راحت راه خانه را پیش می‌گرفتند و هر وقت دوست داشتند مثل یک سردار به خانه برمی‌گشتند. به زبان تجاری، مردها هیچ نیاز واقعی به گرفتن گواهینامه برای همسرشان احساس نمی‌کردند. و نیاز زنان هم در خفا با غلبه بر مردهایشان برای کسب قدرت در خانه برطرف می‌شد. آن روزها وقتی سر و کله‌ی یک زن پشت فرمان ماشینی در شهر پیدا می‌شد، همه‌ی مردان شهر می‌فهمیدند سکان هدایت آن زندگی و ازدواج در دست کیست. یک زن پشت فرمان اثبات آشکار این موضوع بود که زنخانه سکان‌دار واقعی زندگی است. درست مثل امروز که حضور زن پشت فرمان نمایانگر این است که مرد خانواده مست یا در حال استراحت است. ولی دوران تازه‌ای در راه بود. وقتی مردهای مست زیادی بعد از خوش‌گذرانی‌های شبانه‌ی عابران ودوچرخه سواران بی گناه را راهی بیمارستان و قبرستان کردند، مسئولان کشوری و لشکری متوجه مشکلات اتومبیل سوارها و درجه‌ی هوشیاری راننده‌ها شدند. بدین ترتیب مردها بعد از عیاشی‌های شبانه و در حالت مستی دنبال یک نفر می‌گشتند که ماشین و خودشان را تا دم در خانه‌شان برساند و کم‌کم به این نتیجه رسیدند که به نفعشان است که زن خانه رانندگی یاد بگیرد. با گذشت سال‌ها اصول سنتی حاکم بر اکثر خانه‌ها تغییر کرد. زن‌های بیشتری پشت فرمان نشستند. فقط در خانه‌ی ما بود که قانون رانندگی مردها ثابت ماند. بابا ترجیح می‌داد راه مخالف جامعه را پیش گیرد. در مهمانی‌ها مشروب نمی‌خورد تا مجبور نشود هدایت ماشین را به دست زن خانواده بسپارد. در این راستا همه چیز را فدای حفظ و اجرای قوانین بنیادین خانواده می‌کرد. حتی از لذات زندگی خودش صرف نظر می‌کرد. واحد خبرگزاری موسسه گسترش فرهنگ و مطالعات
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.