جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

اکران مدرنیسم/ کنکاشی در سینمای هنری اروپا

اکران مدرنیسم/ کنکاشی در سینمای هنری اروپا کتاب اکران مدرنیسم (سینمای هنری اروپا ۱۹۸۰-۱۹۵۰) نوشته آندراش بالینت کواچ، به همت نشر بان به چاپ رسیده است. سینما در دهه‌ی شصت، با حضور فیلم‌سازانی که نمایندگان برجسته‌ی فرهنگ غرب برشمرده می‌شدند، موقعیتی ممتاز و متمایز در این فرهنگ یافت. در دهه‌ی شصت سینمای هنری مدرن، به معنای دقیق کلمه، به نماد روح زمانه‌ی تازه برای نسل جدیدی بدل شد که می‌خواست اعتراض و مخالفتش با فرهنگ کلاسیک بورژوایی را آشکار کند. افراد این نسل که با آگاهی از وجود میراثی سینمایی بالیده بودند، اصلاحات فرهنگی و آموزشی سال ۱۹۶۸ را با آغوش باز پذیرفتند. افراد این نسل در دهه‌های سی و چهل، توأمان با تولد صدا در سینما به دنیا آمده بودند و سینمای صامت را نه به‌مثابه فرمی منسوخ از سرگرمی‌های جمعی، بلکه به‌مثابه میراث هنری و فرهنگی خودشان گرامی می‌داشتند. حتی سیاست هم با سینما در هم آمیخته شد. تظاهرات اعتراضی برپاشده از پیِ کنار گذاشتن آنری لانگلوا، مدیر سینماتک فرانسه، اگرچه دلیل اعتراض‌ها و شورش‌های دانشجویی سال ۱۹۶۸ در پاریس نبود، به سرآغاز آن بدل شد و فرانسوا تروفو چنین تصریح کرد: «آنچه در اینجا با آن مواجهیم بلاهت رژیمی مهمل است؛ هم‌چنین با این حقیقت روبه‌روییم که با بی‌شمار کاندیدای خودبرساخته‌ی تشنه‌ی قدرت سروکار داریم، اما این آقایان، از دوگل گرفته تا میتران و همچنین دِفِر، به استثنای مندس فرانسِ بی‌ادعا، از سینما هیچ درکی ندارند و هیچ‌گاه هم صاحب این درک نخواهند شد.» سال ۱۹۶۸، حاصل فرایند فرهنگی‌تاریخیِ آغازشده در درون عصر سینمای مدرن بود. بسیاری از منتقدان و فیلم‌سازان، اوج هنر سینما و هم‌چنین حاصل غایی بالندگی سینما و حتی نوعی ژانر سرمشق‌وار یا مهم‌ترین ژانر فرهنگ مدرن را در سینمای مدرن می‌دیدند. در خلال دهه‌های هفتاد و هشتاد سینه‌فیل‌ها و منتقدان و فیلم‌سازان، به طرزی فزونی‌گیرنده، زوال سینمای مدرن و از میان رفتن آرمان‌های مدرنیستی و نیز پدیداری دوباره‌ی فرم‌های کلاسیک یا آکادمیک در سینمای هنری را شاهد بودند. چه رخ داده بود؟ آیا تاریخ سینما به پایان رسیده بود یا صرفاً دوره‌ای از تاریخ سینما و فیلم سپری شده بود؟ شمار زیادی از مردمی که در اواخر دهه‌ی هفتاد و اوایل دهه‌ی هشتاد زوال یافتن سینمای مدرن و کاهش شمار سینماروها و تعطیل شدن گسترده‌ی سالن‌های سینما در کشورهای اروپای غربی را شاهد بودند، احتمالاً به این پرسش چنین پاسخ می‌دادند که سینما در پایان تاریخ خود ایستاده است. اما در خلال سال‌های دهه‌ی نود عیان شد که نه‌تنها سینما به‌مثابه نهاد هم‌چنان در مواجهه با هجمه‌ی سرگرمی‌های سمعی بصریِ خانگی زنده و پابرجاست، سینمای هنری، به‌مثابه مقوله‌ای متمایز در درون صنعت سینمای اروپایی، نیز سخت‌جان‌تر و صنعتی‌شده‌تر از گذشته شده است. تأسیس آکادمی فیلم اروپایی، جایزه‌ی فلیکس، ایجاد برنامه‌ی حمایتی اروپایی یوروایماژ، شبکه‌ی سینماهای اروپا و نیز رشد تولیدات ملی در فرانسه و آلمان، جملگی نشان می‌دهد سینمای هنری تاکنون بالیدن خود را تداوم بخشیده است. افزون بر این، سینمای هنری در طی دو دهه‌ی واپسین قرن بیستم در خاور دور و ایران چنان فوق‌العاده بالید که می‌توانیم بگوییم شاید سینمای هنری معاصر در آسیا بدیع‌تر و جان‌دارتر از اروپاست. افزون بر این‌ها، سینمای معاصر هالیوود هم رفته‌رفته از راهکارهای روایی غامضی بهره گرفت که به میانجی سینمای هنری مدرن اروپایی در دهه‌ی شصت بسط یافته بود. سینمای هنری زنده و پابرجاست، لیکن سینمای هنری مدرنیستی، یعنی همان سینمایی که ما از سال‌های دهه‌ی شصت تاکنون با آن آشنا شده‌ایم، دیگر وجود ندارد. اکنون مدرنیسم همان تاریخ سینماست؛ نه به این سبب که سرآغازش به چند دهه‌ی پیش بازمی‌گردد، بلکه اساساً و پیش از هر چیز به این دلیل که فیلم‌های هنری امروزی به طرز چشمگیری با فیلم‌های هنری دهه‌ی شصت متفاوت است. همچنین به سبب آنکه این تفاوت چشم‌گیر و نظام‌مند در طی بیست و چند سال اخیر وجود داشته، زمان آن رسیده که پیکره‌ی سینمای هنری اروپایی مدرن و ویژگی‌های زیباشناختی و درون مایه‌ای‌اش از نظر تاریخی بررسی شود. این کتاب از سوگیری‌های گوناگون در سینمای اروپایی مدرن، ردگان‌شناسی‌ای تاریخی پیش می‌نهد. این ردگان‌شناسی تاریخی دربرگیرنده‌ی بازه‌ای است که از اواسط دهه‌ی پنجاه آغاز می‌شود و در اواسط دهه‌ی هفتاد به پایان می‌رسد. مدرنیسم در سینما به بخش نسبتاً کوچکی از تولیدات سینمای هنری ربط می‌یابد و بحث خواهد شد که مدرنیسم متأخر در سینما پدیده‌ی زیباشناختیِ عامی بود، لیکن این پدیده صرفاً در شماری از فیلم‌ها و فقط در خلال بازه‌ی محدودی از زمان رواج یافت.

قسمتی از کتاب اکران مدرنیسم:

پدیداریِ نوعی مشخص از ناتورالیسم در سبک سینمایی، کلی‌ترین پدیده‌ای بود که گذار از سبک بیانی کلاسیک را که در دهه‌ی چهل و بیشتر دهه‌ی پنجاه غالب بود، به سینمای هنری مدرن ترسیم می‌کند. اکثر سینماهای نو اروپایی تا حدی با رجعتی به بازنمایی تجربه‌ی زندگی واقعی آغاز به فعالیت کردند؛ با این همه این رجعت چندان با تحولات سبک‌شناختی هماهنگ نبود، مانند مورد سینمای نوین بریتانیا، دست‌کم تا سال ۱۹۶۲٫ درحالی‌که ظهور سینماهایی نو را قدر مسلم می‌توان به فرم سینماییِ رئالیستی‌تر ربط داد، خود مدرنیسم را نمی‌توان با چنین رئالیسمی این‌همان دانست؛ رئالیسم فرم مدرنیستیِ خاص خودش را داشت. من ذیل عنوان ناتورالیستی فیلم‌هایی را گرد می‌آورم که از سبکی بهره می‌جویند که در آن ژانر مستند یا به اصطلاح فرانسوی، سینماوریته (سینمای مستقیم یا بی واسطه) غالب است. من ترجیح می‌دهم از اصطلاح ناتورالیستی در عوضِ مستند استفاده کنم؛ زیرا این اصطلاح بیشتر یادآور یک سبک است تا یک ژانر و دیگر به آن سبب که می‌خواهم از بحث درباره‌ی مسئله‌ی مستند و داستانی احتراز کنم. سبک سینمایی ناتورالیستی تجربه‌های زندگی واقعی را به یاد تماشاگر می‌آورد؛ حال یا به واسطه‌ی شیوه‌های طبیعی بازیگری و سخن گفتن بازیگرها یا به‌واسطه‌ی سیاقی مستند یا فیلم خبری بخشیدن به تصویر (برای مثال به‌واسطه‌ی حرکت‌های لرزان دوربین روی دست، عدسی‌های زاویه باز، پن‌های پیش‌آمدانه به اطراف چنان که گویی دوربین در جست‌وجوی موضوعی خاص است و مستقیماًَ خطاب قرار دادنِ دوربین از سوی شخصیت‌ها.) در سینمای مدرن، سبک ناتورالیستی دو منشاء داشت: نئورئالیسم متعهد اجتماعی و مستند قوم‌نگار. تأثیرات این دو منشاء بالندگیِ متناظری را صرفاً در دوره‌ی اول سینمای مدرن در پی داشت. کارگردان‌های مدرن ایتالیایی اوایل دهه‌ی شصت نظیر اُلمی، رزی، برتولوچی و پازولینی کار خود را از میراث ملی سبک ناتورالیستی خودشان، یعنی همان نئولیبرالیسم متعهد اجتماعی، آغاز کردند. در چکسلواکی، میلوش فورمن، ایوان پاسر و وِرا چیتیلووا نیز سبک هجویه‌ایِ خود را بر شالوده‌ی نئورئالیسم شکل و قوام دادند. در دیگر بخش‌های اروپا ورسیون در خودنگر سبک ناتورالیستی، یعنی سینماوریته غالب بود. عمدتاً این فیلم‌های گدار بود که تأثیر و رخنه‌گری سینماوریته را میانجی‌گری کرد. گدار نخستین کارگردانی بود که مزایای سینماوریته را در تفسیر رواییِ خودبازتابنده‌ی پی‌آیندش و هم‌چنین در سبک فیلم‌برداری بداهه و ارتجالی‌اش دریافت. اکران مدرنیسم را وحید روزبهانی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۴۹۹ صفحه‌ی وزیری با جلد نرم چاپ و با قیمت ۱۰۰ هزار تومان عرضه شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.