جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

نوآفرینی/ کارآفرینی با سیکل ابداع

نوآفرینی/ کارآفرینی با سیکل ابداع کتاب نوآفرینی، اثر تینا سیلیگ، به کوشش انتشارات هامون منتشر شده است. تینا سیلیگ در این کتاب، شما را به دوره‌ها و کارگاه‌های آموزشی‌اش، در دانشگاه استنفورد، دعوت می‌کند تا با آموختن چهارچوبی که آن را سیکلِ ابداع نامیده است مراحل مختلف تخیل، خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی را دنبال کنید؛ زیرا با فراگرفتن سیکل ابداع شما می‌توانید افکار، ایده‌ها و رؤیاهایتان را به واقعیت تبدیل کنید. نویسنده برای درک هر مطلب، ضمن بیان تجربیات شخصی خود و دانشجویانش و تحقیقات آن‌ها، به ماجراهایی اشاره می‌کند که در نقاط مختلف جهان به وقوع پیوسته است، ازجمله: ماجرای کارآفرینان دره سیلیکون که ناحیه‌ای است کوهستانی در پاکستان و فرازونشیب زندگی مبتکران در زندان سن کوانتین واقع در منطقه‌ای در آب‌های منجمد شمالگان. سرانجام، تینا سیلیگ در پایان هر فصل، پروژه‌هایی را پیشنهاد ‌می‌کند تا این مفاهیم ملکۀ ذهنتان شود و راه ظهور طرح‌ها و رؤیاهای خلاقانه‌تان هموار شود. تینا سیلیگ استاد دانشگاه استنفورد است و در رشته‌های مدیریت و مهندسی تدریس می‌کند. او سخنران، مشاور و نویسندۀ مشهوری است که در حوزۀ خلاقیت، نوآوری، کارآفرینی و رهبری بین‌المللی شناخته شده و جوایز متعددی را از مراکز علمی معتبر دریافت کرده است. همچنین او در سال‌های اخیر، با نگارش کتاب‌، برگزاری سخنرانی‌ و برپایی کارگاه‌های آموزشی متعدد، محققان، مهندسان و سایر افراد را یاری کرده تا به آموخته‌ها و تجربه‌های خود، از منظر نوآوری و کارآفرینی بنگرند و از آن در جزءجزء کار و زندگی‌شان بهره‌مند شوند.

در بخشی از کتاب نوآفرینی می‌خوانیم:

چند سال پیش، هنگامی‌که در سمینار تبلیغاتی یکی از شرکت‌های نرم‌افزاری موبایل شرکت کرده بودم، درک نمی کردم که چه انگیزه‌ای سرچشمۀ کار و فعالیت این شرکت بوده است. هیچ هدف درخور توجهی را برای آن شرکت متصور نبودم. به‌ظاهر، مدیران آن بر موضوع خاصی متمرکز نبودند. در آن سمینار، مؤسس آن شرکت بیشتر وقتش را به گفت‌وگو دربارۀ پول گذراند. به‌خاطر کنجکاوی‌ام، از او پرسیدم که انگیزه‌اش برای تأسیس این شرکت چه بوده است؟ این پرسش او را کاملاً گیج و دستپاچه کرد. راستش را بخواهید واکنش او بر ابهام ذهنی من افزود و جالب است بدانید که این مجموعه دو ماه بعد ورشکست شد؛ البته کسی هم تعجب نکرد. سرانجام معلوم شد که مؤسس شرکت برای مقابله با چالش‌های اجتناب‌ناپذیر و حفظ کسب‌وکارش، انگیزۀ خاصی نداشته است. پس از آن، در هر سمیناری که برگزار می‌شد، یکی از دانشجویان مرکز کارآفرینی استنفورد، هدف مؤسس شرکت برگزارکنندۀ سمینار را می‌پرسید. پاسخ‌های دریافتی جالب و شنیدنی بود. همۀ ما فهمیدیم کدامیک از رهبران شرکت‌ها، از پیش دربارۀ این پرسش فکر کرده بود. دانشجویی دربارۀ این تجربه در گزارش خود چنین نوشت: «پس از ملاقاتی که در تابستان، با تعدادی از رهبران شرکت‌ها داشتیم، متوجه شدیم که برای رهبری کامل شدن، هیچ دستورالعملی وجود ندارد. تمام افراد موفق یک وجه مشترک دارند و آن این است که برای آیندۀ شرکتشان دیدگاه روشنی داشته و هدفی مشخص تعریف کرده‌اند.»
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.