جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: گفتوگو با وودی آلن
شامل مجموعه گفتگوهای اریک لاکس با وودی آلن، کارگردان بزرگ سینما. الن استوارت کانگزبرگ اول دسامبر ۱۹۳۵ متولد شد و در محلهی بروکلین شهر نیویورک رشد کرد. در بهار سال ۱۹۵۲، زملنی که ستون نویسهای بخش شایعات چندین روزنامهی نیویورک شوخیهای تک خطی ارسالی او را چاپ کردند به وودی آلن مشهور شد. این پسرک شانزده ساله و خجالتی نمیخواست هم کلاسیهایش اسمش را در روزنامه ببینند-بخش شایعات روزنامهها را هر روز میلیونها نفر در نیویورک میخواندند- و از سوی دیگر فکر میکرد همه باید در کار نمایش و سرگرمی، اسمشان را عوض کنند؛ او اسمی میخواست که ساده و برازندهی فردی بامزه باشد. کمی بعد، آنقدر از او نقل قول میشد که یک مدیر روابط عمومی او را استخدام کرد تا برایش شوخیهایی در مورد مشتریانش بنویسد. آلن هر روز بعد از مدرسه با مترو به منهتن میرفت و در عرض سه الی چهار ساعت هر چه شوخی به ذهنش میرسید، در دفتر آن مدیر مینوشت. او فکر میکرد در قلب صنعت سرگرمی است. هر روز سه یا چهار صفحهی تایپ شده تحویل میداد و در عوض هفتهای بیست و بعدها چهل دلار میگرفت که در آن زمان برای او پول خوبی بود. کتاب حاضر گفتگوی مفصلی با آلن و بخشهای گوناگون زندگی هنری او.قسمتی از کتاب گفت و گو با وودی آلن:
-به نظر میرسد که پیشرفت تو بیشار مبتنی بر غریزه و تکامل است تا مطالعه. تا به حال از کارگردانهای دیگری در این زمینه مشورت خواستهای؟ وودی آلن: از چند نفر. قبل از ساختن پول را بردار با آرتور پن صحبت کردم. اما خیلی کم در مورد فیلم سازی میخوانم.حتا تا امروز هیچ پیشزمینهی فنی در این مورد ندارم.صنعت فیلم این افسانه را رواج داده که پیشزمینهی فنی برای کارگردانی خیلی مهم است. کار دوربینها و نورپردازی را خیلی سریع میشود یاد گرفت. دورههای آموزش کارگردانی این کارها را یاد نمیدهند. کارگردانی باید در درونت باشد. کسی که به عنوان یک کارگردان حرفی برای گفتن داشته باشد، آن حرف را میزند. راه خودش را پیدا میکند. در فیلمهای من متخصصان بسیاری حاضر هستند. میتوانم به آنها بگویم چه میخواهم. نمیتوانی دو روزه یاد بگیری مثل برناردو برتولوچی فیلم بسازی. این مسئله ذاتی است. مسئله نکتهای است که میگویی، نه این که آن را چطور میگویی. اگر فیلمی داشته باشی که خنده دار نباشد، مهم نیست که ظاهر فیلم چطور است؛ هیچ فرقی نمیکند. -نکات ریز زیادی در داستان و شخصیتهای دوباره بنوازش سَم قرار دادهای. با این که فیلم را هرب راس کارگردانی کرده بود. وودی آلن: چیزی که باید در مورد دوباره بنوازش سم به یاد داشت، این است که این فیلم پر از لحظات خنده دار است. اگر این فیلم پر از لحظات خنده دار نبود، کل مسائل مربوط به داستان و شخصیتها بی معنی میشد. اول یک نمایشنامه بود و در نمایشنامه شخصیتها را مینویسی. مدتها بعد از مرگ من، مردم در تختخواب خود سم را از تلویزیون تماشا میکنند و میگویند: از آن داستانهای بامزه دههی شصت است!
در حال بارگزاری دیدگاه ها...