جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

معرفی کتاب: هیچکاکی که نمی‌شناسید!

معرفی کتاب: هیچکاکی که نمی‌شناسید! هیچکاک از خلال مقالات، گفتارها و مصاحبه‌هایش که توسط سیدنی گاتلیب گردآوری شده‌اند. آلفرد هیچکاک در کار فیلمسازی به نحو غیر متعارفی پرکار بود. او در عین حال شخصیتی داشت که به سرعت شناخته می‌شد و محبوبیت و نفوذ او هیچ نشانه‌ای از زوال را نشان نمی‌دهد. اما جنبه‌ای از فعالیت‌های او هم هست که مغفول مانده و ارزش آن شناخته نشده است و آن هم نوشته‌های اوست. هیچکاک در تمام طول عمر خود آدمی زبان باز، بذله گو و به یک معنا بسیار فرهیخته بود. او بارها تاکید کرده بود که سینما باید بیش‌تر بر تصویر تکیه کند تا کلام، و مشهورترین شیوه‌ی امضای پای آثارش، هم از طریق حضور بسیار کوتاه و بدون کلام او در فیلم‌هایش و در کاریکاتورهایی بود که به خوبی معرف او هستند. اما هیچکاک در اوقات دیگر عمیقا اهل حرف و بحث بود و کلام مکتوب و شفاهی را به خوبی به کار می‌گرفت و از آن لذت می‌برد.

هیچکاک

قسمتی از کتاب هیچکاکی که نمی شناسید:

چند سالی می‌شود که مردم مرا سلطان تعلیق خوانده‌اند. می‌پرسند که آیا تحت تاثیر ادگار آلن پو بوده‌ام؟ راستش را بخواهید ، نمی‌توانم با قاطعیت به این پرسش پاسخ مثبت بدهم. البته به طور ناخودآگاه، همه ما همواره تحت تاثیر کتاب‌هایی هستیم که خوانده‌ایم. به طور کلی رمان، نقاشی، موسیقی و خلاصه هر اثر هنری دیگری، ذهن ما را شکل می‌دهد و حتی اگر بخواهیم از این امر گریزی نداریم! اول از همه، باید اعتراف کنم که من خیلی زود و راحت می‌ترسم. این را وقتی چهار یا پنج ساله بودم فهمیدم.شبی را به یاد می‌آورم که از خواب پریدم. خانه در تاریکی و سکوت مطلق فرو رفته بود. بیدار شدم، نشستم و مادرم را صدا زدم. اما پاسخی نیامد، چون کسی در خانه نبود. از ترس می‌لرزیدم اما آن قدر در خودم شهامت یافتم که در این خانه‌ی خالی، از تخت بیرون بیایم. به آشپزخانه رفتم که نور مشکوکی در آن سوسو می‌زد. بیش از پیش می‌لرزیدم. در عین حال، گرسنه نیز بودم. در یخچال را باز کردم و در آن کمی گوشت سرد پیدا کردم و در حالی که هق هق می‌کردم، آرام آرام شروع به خوردن کردم. تا پدر و مادرم برنگشتند، آرام نشدم. آن‌ها توضیح دادند که چون فکر می‌کردند من خوابیده‌ام، برای یک پیاده روی کوتاه از خانه بیرون رفتند. از آن روز به بعد، دو چیز برایم غیر قابل تحمل شده است؛ تنها ماندن وقتی هوا نتریک می‌شود و خوردن گوشت سرد! البته در آن ایام، حتی اسم ادگار آلن پو را هم نشنیده بودم. شانزده ساله بودم که آثار او را کشف کردم. بی آنکه از پیش تصمیم گرفته باشم، اول از همه زندگینامه او را خواندم و زندگی غمبار او تاثیر عمیقی بر من به جا گذاشت. به حال او افسوس می‌خوردم، چون احساس می‌کردم  علی رغم استعدادی که داشت، همواره آدم ناشادی بوده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.