جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: هنگام نیایش چه میکنیم؟
«هنگام نیایش چه میکنیم؟» عنوان کتابی است از ونسان برومر در باب نیایش و سرشت ایمان. ونسان برومر فیلسوفی جهانی و سرشناس است که تلاشهایش را بر ساماندهی الهیات مسیحی نیز متمرکز کرده است. این کتاب با شفافیت و موشکافی به این پرسش عملی میپردازد که نیایش چه اهمیتی دارد. برومر به این معضل سنتی میپردازد که کانت و دیگران پیش کشیدهاند: نیایش فقط ریاضتی روحی و شخصی است یا چیزی بیش از آن؟ از ۱۹۸۴ تاکنون، کتاب مشهور ونسان برومر در باب نیایش، تحلیل فلسفی جامعی از موضوعات محوری در خصوص سرشت و کاربست نیایش به دست میدهد. هنگامیکه چیزهایی را از سایر مردم درخواست میکنیم، هنگامیکه از ایشان سپاسگزاری یا آنان را ستایش میکنیم و هنگامیکه بابت آنچه بر ایشان روا داشتهایم ابراز پشیمانی و طلب عفو میکنیم، چه میکنیم؟ و به جا آوردن این امور در ارتباط با خدا چه تفاوتی دارد با هنگامی که این امور را در ارتباط با سایر مردم انجام میدهیم؟ و این امر در باب هستی و سرشت خدایی که به درگاهش نیایش میکنیم مستلزم چه لوازمی است؟ در ویراست جدید، این کتاب از اساس بازنگری و روزآمد شده و سه فصل جدید به آن افزوده شده است که اشارتی از جی. کی. چسترتون را به تفصیل بسط میدهد: ایمان چیزی بهسان نظریه نیست، بلکه به رابطهای عاشقانه میماند. از آنجا که نیایش ابزار این رابطهی عاشقانه است، کلید فهم سرشت ایمان نیز دانسته میشود. این فصلها نشان میدهند که چگونه تحلیل برومر از نیایش به فهم ما از سرشت معنویت، ایمان و اعتقاد دینی و الهیات کمک میکند و بدین ترتیب، مطالب این کتاب بهطرز چشمگیری در علقه و علاقهای که به مباحث معنوی در محافل علمی پیدا شده است سهیم میشوند. مراد از معنویت آن نیست که به تجربههای دینی یا معرفت عرفانی دربارهی خدا نائل آییم؛ هدف اصلی آن است که به متدینانه زیستن دست یابیم و جهان را در پرتو ایمان بنگریم. اعتقاد دینی فقط کنشی معرفتی همانند علم نیست؛ این اعتقاد نمیتواند از معنویت و حیات ایمانی جدا باشد و از این رو، به نحو بنیادینی وجودی است و نه فقط عقلانی. این کتاب، علاوه بر آنکه به منزلهی متنی اصلی و ارزنده، دانشجویان را به کار میآید، در شماری از بحثهای رایج در الهیات و فلسفهی دین نیز مشارکت میکند: بحثهایی در باب واقعگرایی و اعتقاد دینی، دربارهی عقلانیت ایمان و سرشت الهیات، در باب ربط و نسبت میان اعتقاد دینی و اخلاق، دربارهی علم و دین و بحث داغ میان مسیحیان انجیلی در امریکا در باب گشودگی خداوند.قسمتی از کتاب «هنگام نیایش چه میکنیم؟»
ابراز حاجت شرطی لازم برای برقراری رابطهی دوستی با خداوند است؛ اما شرطی لازم برای تکامل یا رشد معنوی چنان رابطهای نیز هست. اینجاست که ما باید به وجه مهمی از تفاوت میان دوستی با خداوند و دوستی با سایر انسانها توجه کنیم. دوستی عاشقانه میان انسانها مستلزم همذاتپنداری دوسویهای است که هر طرفِ رابطه مصالح دیگری را مصالح خود میشمارد. بااینحال، به همان دلیلی که مصالح من لزوماً در جهت خواست و آرزوهایم نیست، مصالح معشوق من نیز لزوماً منطبق بر خواستها و آرزوهای او نیست. ما انسانها ضعیف و جایزالخطاییم و معمولاً آگاهانه یا ناآگاهانه چیزهایی را طلب میکنیم که خیرمان در آنها نیست یا با مصالح واقعیمان تطبیق نمیکنند؛ پس عشق میان انسانها لزوماً مستلزم این نیست که من همواره هر آنچه را معشوقم میخواهد برآورده کنم، بلکه تنها مقتضی آن است که بکوشم در خدمت مصالح واقعی معشوقم باشم، همان مصالحی که آنها را صادقانه اما، با جایزالخطایی، مصلحت معشوق خویش تلقی میکنم. البته این بدان معنا نیست که من به خواستهها و آرزوهای معشوقم بیاعتنا هستم. من در سنجش و بررسی عملیام، همیشه آرزوها و تمایلات معشوقم را در نظر دارم، اما معنیِ این حرف آن نیست که همواره آنها را ماشینوار برآورده سازم. تمایلات و آرزوهای معشوق من همیشه خطاپذیرند، همچنان که تمایلات و آرزوهای خودم. همین قاعده در عشق خداوند به ما نیز صادق است. خداوند همیشه آرزوهای ما را برآورده نمیسازد، چرا که آرزوهای ما همیشه مطابق با مصالح واقعیمان نیست. بااینحال، خداوند به آرزوها و تمایلات ما بیاعتنا نیست. او همواره، از سر عشق و محبت، این آرزوها را در تعامل با ما در نظر میگیرد. اگر کودکی به یک حیوان پشمالو بها بدهد آن حیوان صرفاً به همین خاطر در نظر ما قیمتی میشود؛ اگر نامزد دختری یکی از لباسهای او را خوش بدارد آن لباس صرفاً به همین خاطر در نظر آن دختر گرانبها میگردد؛ پس به همین سیاق، صرف اینکه ما چیزی را میخواهیم میتواند آن چیز را در نظر خداوند ارزشمند گرداند. این بدان معنا نیست که ما باید به هر چه میخواهیم دست یابیم. بسیاری از خواستههای ما نخواستنیاند و پاسخ دعاها و تقاضاهای ما غالبا باید نه باشد. اما حتی اگر باید در غالب موارد پذیرفته نشوند، بنا نیست نادیده گرفته شوند. صرف اینکه ما چیزی را میخواهیم خود یک دلیل، هر چند نه دلیلی انحصاری است برای آنکه خدا آن را به ما عطا کند.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...