جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

معرفی کتاب: نامه‌های ون‌گوگ

معرفی کتاب: نامه‌های ون‌گوگ از ونسان ون‌گوگ به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های هنری قرن نوزدهم یاد می‌شود که آثارش تأثیر شگرفی بر هنر قرن بیستم داشته است. فیلم‌ها و مستندات زیادی دربارۀ ون‌گوگ ساخته شده، اما برای درک عمیق‌تر افکار و عقاید وی، جامع‌ترین منبع مطالعاتی مجموعه نامه‌هایی است که بین او و برادر کوچک‌ترش، تئو، رد‌و‌بدل شده است. در واقع این نامه‌ها، تنها اسناد دقیقی است که دربارۀ شرح‌حال ون‌گوگ در دست داریم. بسیاری از نامه‌ها تاریخ دقیقی ندارند، اما مورخان هنری توانسته‌اند براساس آثار وی، به مرتب‌سازی و تعیین ترتیب زمانی نامه‌ها دست یابند. ونسان تمام اندیشه و آرای خود را در قالب خاطره‌نگاری‌های روزانه درمی‌آورد و تنها مخاطب او برادرش است که در زمان حیاتش، عمق احساسات و اندیشه‌های ون‌گوگ را درک می‌کرد. این نامه‌ها دربردارندۀ تلاش‌ها و امیدهای فردیِ ون‌گوگ است و با مطالعۀ آن‌ها، می‌توانیم دنیای هنرمند را دقیق‌تر و ملموس‌تر درک کنیم و به اسرار و رموز زندگی شگفت‌انگیز این نابغۀ فروتن دنیای هنر پی ببریم. با مطالعۀ این نامه‌ها، که در حقیقت مکتوب‌هایی است که او با نهایت سادگی به برادرش تئو نوشته است، در می‌یابیم که هنرمند واقعی، برای آنکه دنیا را درست کشف و ادراک کند و اسرار و رموز زندگی را به‌درستی دریابد، یک دم از جست‌وجو و تحقیق باز نمی‌ماند و همواره از راه مطالعۀ مستمر، میدان دید خویش را وسیع‌تر و روشن‌تر می‌کند و هرگز به شیوۀ ساده‌دلان و زودباوران معتقد نمی‌شود که بی‌هیچ مطالعه و رنجی می‌توان به نبوغ رسید، بلکه مانند خردمندان راستین، از هر خرمنی خوشه‌ای می‌جوید و در هر ورقی، نکته‌ای می‌خواند و در طلب مقصود خویش، که زیبایی و زندگی است، هرگز به هیچ بهانه‌ای باز نمی‌ایستد.

قسمتی از کتاب نامه‌های ون‌گوگ:

کتاب پرسپکتیو، چند جلد از آثار دیکنس، از جمله کتاب ادوین درود را دارم. در آثار دیکنس مناظر و مرایا زیاد دیده می‌شود. راستی دیکنس هنرمند بزرگی است، و من قدرت قلم او را در کسی سراغ ندارم. اکنون که با خیالی راحت این کتاب‌ها را می‌خوانم، امیدوارم در نقاشی من نیز تأثیر نیکویی ببخشد؛ اغلب وقتی شخص مدتی کار نکند، بعداً که دست به کار می‌زند، احساس و ادراکش قوی‌تر می‌شود و نکات بهتر و تازه‌تری می‌بیند. از پنجرۀ بیمارستان منظرۀ زیبایی دیده می‌شود؛ کارخانه کشتی‌سازی، قایق‌های پر از سیب‌زمینی و پشت سر آن‌ها خانه‌های ویران کارگران و گوشه‌ای از باغ و کمی دورتر، ساحل و چند درخت و فانوس که به‌طور غیر منظم در کنار باغ قرار گرفته‌اند و پس از آن منظرۀ بام‌ها. همۀ این‌ها را از نقطۀ بلندی می‌بینم، ولی این منظره، عصرها و به‌خصوص صبح‌ها، در اثر روشنایی جالب سحرگاهی، مانند تابلوهای رویسدال یا وان درمیر اسرارآمیز است. افسوس که به علت ضعف مزاج هنوز نمی‌توانم نقاشی کنم، با وجود این، با اینکه اجازۀ حرک ندارم، عصرها از تماشای این منظره خودداری نمی‌کنم. در این سالن، مانند سالن درجه یک ایستگاه راه‌آهن چیزهای جالب بسیار است، ولی نمی‌توانم از آن‌ها نقاشی کنم. ‌ ‌
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.