جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: موسیقیدانان امروز
کتابی است از رومن رولان پیرامون موسیقیدانان برتر معاصر جهان. هرچه با سرگذشت هنرمندان بزرگ آشناتر میشویم شگفتزدهتر میشویم که چه رنج و اندوه بیکرانی بر زندگیشان سایه افکنده است. آنها علاوه بر اینکه در بوتۀ آزمونها و دشواریهای زندگی روزمره گداخته میشوند، بهدلیل حساسیت بیشترشان، حوادث روزگار بیرحمانهتر بر آنها اثر میکند و محیط پیرامونشان نیز به برهوتی میماند؛ زیرا این هنرمندان بیست، سی، پنجاه و گاه حتی صد سال از معاصران خود جلوترند؛ وانگهی، هنرمندان بزرگ بیشتر محکوماند به تلاشهای رنجبار و یأسآلود، آن هم نه برای تسخیر جهان، که برای زیستن. جانهای خسته بهندرت میتوانند چنین پیکار بیوقفهای را ادامه دهند و برترین نوابغ شاید چیزی جزء بیماری و بینوایی و حتی مرگِ زودهنگام نصیبشان نشود؛ اما بودهاند کسانی مانند موتسارت و شومان و وِبِر که بهرغم همۀ تلخیها، سعادتمند بودند؛ زیرا میتوانستند سلامت روح و شور آفرینش را تا پایان حفظ کنند و با آنکه کالبدشان از شدت خستگی و حرمان میفرسود، شعلهای در وجودشان زبانه میکشید که شرارههایش تا ژرفای تاریکی شبشان نفوذ میکرد. نام رومن رولان برای کتابخوانها آشناست. او خالق رمانهای عظیم ژان کریستوف و جان شیفته و نویسندۀ چند نمایشنامه و جستارهایی در تئاتر و موسیقی است. رولان در زمینۀ موسیقی، فعالیتی همپایۀ فعالیت ادبی داشت. در پاریس و رُم در رشتۀ موسیقی تحصیل کرد و از سال ۱۹۰۳ استاد و مدرس موسیقی شد. مکاتبات او با مشاهیر هنر و ادب از گنجینههای فرهنگی قرن بیستم به شمار میرود، بهخصوص مکاتبات جالبش با ریشارد اشتراوس که دوست او بود. کتاب حاضر در سال ۱۹۰۸ منتشر شد. رولان در موسیقیدانان امروز از هنرمندان همعصر خود سخن گفته است و با پژوهش در آثار آهنگسازان و بررسی زندگی آنها سعی کرده چشم خواننده را به گوشهها و زاویههایی باز کند که کمتر در معرض توجه بودهاند.قسمتی از کتاب موسیقی دانان امروز :
ریشارد اشتراوس سیوچهار ساله است. او در ۱۱ ژوئن ۱۸۶۴، در مونیخ به دنیا آمد. پدرش هنرمند سرشناسی بود و در ارکستر سلطنتی هورن اول مینواخت. ریشارد در محیطی موسیقایی بزرگ شد. در چهار سالگی پیانو میزد و در شش سالگی چند رقص کوچک، لید (آواز)، سونات و حتی اووِرتورهایی برای ارکستر تصنیف کرد. شاید همین زودرسی هنری در تبآلودگی استعدادهایش دخیل بوده و اعصابش را در تنش نگه داشته و ذهنش را نابهنگام برانگیخته است. در مدرسۀ، همسُراییهایی برای بعضی از تراژدیهای سوفوکلس ساخت. در سال ۱۸۸۱، هرمان لِوی یکی از سمفونیهای شاگرد جوان خود را با ارکستر اجرا کرد. ریشارد اشتراوس در دانشگاه، اوقاتش را صرف تصنیف موسیقیسازی کرد. سپس بولو و رادکه باعث شدند تا در برلین نوازندگی کند؛ بولو که بسیار به او علاقهمند شده بود، او را به عنوان رهبر موسیقی به ماینینگن برد. از ۱۸۸۶ تا ۱۸۸۹ همین مقام را در هوفتئاتر مونیخ عهدهدار بود. به دو نکته در زندگی ریشارد اشتراوس باید توجه کرد: یکی تأثیر آلکساندر ریته و دیگری سفرهایش در جنوب اروپا. آشناییاش با ریتر به سال ۱۸۸۵ برمیگردد. این موسیقیدان که با خواهرزادۀ واگنر ازدواج کرده بود، موسیقیاش در فرانسه عملاً ناشناخته است؛ اما دو اپرای معروف به نامهای هانس هاکل و تاج از آنِ که؟ نوشته و به گفتۀ اشتراوس، نخستین آهنگسازی است که روشهای واگنری را در لید وارد کرده. در نامههای بولو و لیست از او زیاد صحبت شده است. اشتراوس میگوید: قبل از اینکه او را ببینم، به شیوههای دقیقاً کلاسیک تربیت شده بودم؛ یکسره با هایدن، موتسارت و بتهوون زیسته بودم و تازه به مطالعۀ مندلسون، شوپن و برامس پرداخته بودم. شناختم از لیست و واگنر را کاملاً به ریتر مدیونم. او بود که اهمیت نوشتهها و آثار این دو استاد را در تاریخِ هنر به من نشان داد. او بود که با سالها درس و مشاورۀ مهربانانه از من یک موسیقیدان آینده ساخت و مرا به راهی انداخت که اینک یکه و تنها در آن پیش میروم. همچنین او بود که مرا با فلسفۀ شوپنهاور آشنا کرد.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...