عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
معرفی کتاب: تحلیلی از تاریخ ایران مدرن
«تحلیلی از تاریخ ایران مدرن» کتابی است نوشتهی جوزف ام آپتن که نشر بایگانی آن را به چاپ رسانده است. بنای این کتاب بر تحلیل است نه نقل وقایع، و وقایع را تا جایی روایت میکند که تحلیلی در پی دارد. نویسنده در تطبیق وقایع و به حکم قراین، باب موازنه را از انقلاب کبیر فرانسه شروع میکند که تکان شدیدی در نظامهای سیاسی برانگیخت، فهم و درک عامه را از سیاست و اجتماع ارتقاء بخشید و سر برکشیدن ناپلئون و چالش او با جهان پیرامون از نتایج آن بود. این چالش حتی دامن قاجارها را نیز گرفت و غوغای بسیار برانگیخت، جدایی از قالبهای کهن و معمولی را به چالش کشید و موجب نقد و نظر و مشاجرهی زیادی شد و تجدد در ساختارهای کهن ایران را، بهویژه پس از جنگهای ایران و روس پیش کشید. آپتن با بهرهگیری از اصول تحلیل تاریخی میکوشد تا ضابطههایی برای تحلیلهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پیش رو نهد و با این ضابطهها، تحلیل و نقد تاریخی خود را با نکات و ملاحظات بدیع پیش ببرد. از این رو، مطالب کتاب او آکنده از فواید تاریخی، تحلیلی و انتقادی است و این با لحن تند و عتابآلود صورت نمیگیرد، بلکه با لحنی ملایم انجام و به انصاف نزدیک میشود. البته او از تمدن و سیاست روز امریکا و اروپا برکنار نمیماند و به شیوهی نقد و نظر فرنگی نزدیک میشود و کلام و تحلیل خود را با قواعد و اصول این شیوه رفع و رجوع میکند.
جوزف میسن آپتن، از قرار معلوم، باستانشناس بوده و از ارنست هرتسفلد، باستانشناس آلمانی، درسها آموخته است. او از اعضای هیئت باستانشناسی موزهی متروپولیتن در سالهای ۱۹۳۳-۱۹۳۴ میلادی/ ۱۳۱۲ شمسی بوده که در کنار افرادی چون والتر هاوزر و چارلز ویلکینسن به ایران میآید و در منطقهی نیشاپور به حفاری در بناهای اسلامی و تزئینات آنها پرداخته و حاصل کار را که دربردارندهی یافتههای باستانشناسی آنهاست، در چندین کتاب میگنجاند. آپتن از این حفاریها و یافتههای باستانشناسی در کتاب «حفاریهای ایران» در سال ۳۴-۱۹۳۳ گزارشی مفصل تهیه میکند. همچنین با ذوق باستانشناسی و علاقهای خاص کاتالوگی از آرشیو و یافتههای ارنست هرتسفلد فراهم میکند و علاوه بر این به تتبع دربارهی شیشهگری صدر اسلام در نیشاپور میپردازد و در یک تکنگاری دیگر منسوجات تاریخدار مصر دورهی اسلامی را در موزهی متروپولیتن به بحث میگیرد. وی دیدهها و یافتههای خود را در کتاب مسافرت در ایران میگنجاند و سرانجام در سال ۱۹۶۶ میلادی فوت میکند.
قسمتی از کتاب تحلیلی از تاریخ ایران مدرن:
اعتراضات سال ۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ ق/۱۹-۱۹۱۸ میلادی دربارهی دخالت روسیه در ایران، افکار عمومی را بهشدت جریحهدار کرد و آن را به نفع دخالت انگلیس تغییر داد. بعضی معتقد بودند که ایران خود بهتنهایی از عهدهی حل و فصل مشکلات و امور داخلی برمیآید، ولی نباید فراموش کرد که از آرمان تا واقعیت، فاصله بسیار است؛ اما در مقابل خواست عمومی، وزیران مسئول اعتقاد داشتند که دولت انگلیس باید به تقاضای آنها عقبنشینی قوای خود از ایران را به عقب بیندازد و به کمکهای مالی خود ادامه دهد. از این رو، کابینهها در مورد ضرورتهایی که این نوع عقایدِ بهزعم آنها بیبنیاد پیش رو مینهادند، اقدامی نکردند. در پاییز سال ۱۳۳۸ ق/۱۹۲۰م قوای انگلیس از بخش شمالی ایران عقبنشینی کرد.
در سال ۱۳۳۹ق/ اوایل ژانویهی ۱۹۲۱م معلوم شد که دولت ایران بدون کمک انگلیس، در آینده نخواهد توانست جای نیروهای عقبنشستهی انگلیسی را پُر کند. نتیجهی این آگاهی چنان بود که در ششم ژانویه به اتباع انگلیس تکلیف شد تا هرچه زودتر ایران را ترک کنند. دولت با بحرانی عجیب روبهرو شد. در استان گیلان، به کمک شوروی، شورشهایی در حال تکوین بود. تفنگداران پلیس جنوب ایران توانسته بودند در جنوب نظم و سامان برقرار کنند. بعضی از استانها مثل کرمانشاه و خراسان بهشدت تحت کنترل دولت ایران بودند، ولی از این مناطق پولی عاید خزانهی دولت نمیشد. پرداخت بدهی و حقوق دولتی عقب افتاده بود، البته به استثنای مأمورانی که با انواع ترفندها پولی دریافت میکردند. در این میان پرداخت مستمری گروهی از قشون دولتی (قشون قزاق) به دلیل اتکای کامل دولت به آنها، از اهمیتی ویژه برخوردار بود.
گفتنی است که شمار افراد قشون قزاق در سال ۱۳۳۹ق/۱۹۲۱م بین چهارده تا پانزده هزار نفر در نوسان بود، مقرّ اصلی آن در تهران قرار داشت و گروهی از قوای آن در شهرهای قزوین، همدان و کرمانشاه بودند. افسران روسی قوای قزاق در ۱۶ صفر ۱۳۳۹ق/۳۰ اکتبر ۱۹۲۰م با پافشاری انگلیس برکنار شدند و جای آنها را افسران ایرانی قشون قزاق و یا افسران ژاندارمری تربیتشدهی سوئدیها یا تعلیمدیده در اروپا گرفتند. در میان افسران قزاق در قزوین نشانههایی از توطئه علیه دولت در جهت نظارت بر آن دیده میشد، هرچند ظاهراً آنها نیز به لزوم همکاری سیاسی پی برده بودند. در این میان توطئههای دیگری نیز در کار بود؛ دقیقترین این توطئهها را سیدضیاءالدین طباطبایی در تهران پایهریزی کرد که به لزوم پشتیبانی نظامی واقف بود. در عملیاتی کردن توطئهها هر دو گروه سیاسی و نظامی، لازم و ملزوم هم بودند. در این میان موقعیتی پیش آمد که ۲۵۰۰ نفر از قزاقها تحت فرماندهی رضاخان، بدون سوءظن دولت، رهسپار تهران شدند و دولت زمانی متوجه اوضاع شد که کار از کار گذشته بود.
خرید کتاب تحلیلی از تاریخ ایران مدرن