جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: تاریخ آلمان (از ۱۸۷۱ تا ۲۰۰۵)
کتابی است از پیتر سولینگ و با ترجمۀ حبیباله جوربندی. از چه زمانی واقعاً میتوان از آلمان سخن گفت؟ آلمان در چه بافت متمایزی در روزگار ما پدیدار شد؟ کسی که اینگونه به طرح سؤال میپردازد، باید زحمت سفری به گذشتهها را نیز بر خود هموار کند. این سفر، شاهدان این عصر و قرن بیستویکم را که در افسون کامپیوتر و اینترنت گرفتار و به موسیقی آوانگارد خو گرفتهاند، به گذشته، به قرن نوزدهم میبرد، به زمانی که سرآغاز و ریشههای آلمان در آن قرار دارد و به آلمانی آنگونه که همگی ما امروز آن را میشناسیم، بدل گردیده است. آیا این گذشته، بنا به تعبیر توماس مان، به چاهی عمیق و بیانتها میماند؟ توماس مانی که احتمالاً برجستهترین نویسندۀ قرن بیستم آلمان است و خود را بهگونهای غیر قابل قیاس با مردم این سرزمین، که سرزمین شاعران و اندیشمندان خوانده شده است، مشغول ساخته است. مسلماً، در اثری چون یک رمان، که نویسنده پیوسته مایل است ذهن خواننده را سوار بر بال خیال تا وقایعی در دور دست به پرواز درآورد، مبالغه امری جایز و بدیهی است؛ اما دربارۀ این اثر، مسئله از قرار دیگری است؛ چراکه این کتاب در پی یک بررسی جامع، خواهان ارائۀ گزارشی از رویدادهای واقعی است که در یک بازۀ زمانی ۱۳۵ ساله به وقوع پیوسته است و آن همانا تاریخ آلمان و روند تشکیل نخستین حکومت ملی آن در سال ۱۸۷۱، تا به امروز است. برای فهم شور و شعف مردم در شرق و غرب آلمان در سال ۱۹۸۹ و به هنگام فرو ریختن دیوار برلین ، باید به احترام از این راه پرپیچوخم و گاه پر انقطاع به سوی آزادی و وحدت آلمان، سان دید. پدیدهای که رد پای آن به زمانهای قبل از ۱۸۷۱ باز میگردد، هنگامی که قیامهای ملی و آزادی خواهانه سراسر اروپا را به لرزه افکنده بود. ما با توماس مان، همسخن شده و خواستار آنیم که از چاه عمیق وقایع گذشته آنچه را در خدمت درک و فهم رویدادهاست به وضوح دریابیم.قسمتی از کتاب تاریخ آلمان:
در بعدازظهر ۵ نوامبر ۱۹۳۷، آسمان گرفته و خاکستری بود. وزیر جنگ آلمان، فن بلومبرگ و رئیس کل ارتش و فرمانده نیروی هوایی و دریایی یکدیگر را در دفتر صدر اعظم، محل کار هیتلر، ملاقات کردند. موضوع مذاکرات با رهبر، مسئلۀ تأمین مایحتاج نیروهای نظامی بود. بنا بر آنچه از قبل قرار گذاشته شده بود، هنگامی که ملاقاتکنندگان وزیر امور خارجه، فن نویرات را در آنجا دیدند، بسیار متعجب شدند. هیتلر بدون حاشیه شروع به صحبت کرد و بعد از چند ساعت دست از سخنرانی برداشت. آنچه حاضران شنیدند حاکی از آن بود که هیتلر قصد جنگیدن دارد و آن هم در آیندۀ نزدیک. خواستهای پنهانی هیتلر که هستۀ آن را در کتاب نبرد من در سالهای ۲۰ تشریح کرده بود، اکنون فراتر میرفت و خواهان فضای حیاتی برای آلمانیها نه در مستعمرات، بلکه در خود خاک اروپا بود تا مواد غذایی برای آلمانیها همیشه تأمین شود و مواد اولیۀ صنایع فراهم آید. یکی از شرکتکنندگان در جلسه به این نتیجه رسید که برای حل مسئلۀ آلمان یک راهحل وجود دارد و آن هم جنگ است. منتها کی و چگونه؟ نظرها در آغاز میبایست معطوف چکسلواکی و اتریش باشد که بایستی با حملۀ برقآسا سقوط کنند. توضیحات هیتلر برای رهبران نظامی و وزیر امور خارجه امر تازهای نبود. همگی آنها درخواست هیتلر مبنی بر گسترش قدرت آلمان در ماورای مرزهایش با او سهیم بودند و در رسیدن به این مقصود احتمال بروز یک جنگ را رد نمیکردند؛ اما آنچه آنها را نسبتاً ناراحت و بعضی را حیرتزده کرد آن بود که هیتلر میخواست وارد جنگی سریع علیه فرانسه و انگلیس شود. این امر چندان مورد علاقۀ حاضران نبود.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...