جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

معرفی کتاب: بازآفرینی بازار (تاریخ طبیعی بازارها)

معرفی کتاب: بازآفرینی بازار (تاریخ طبیعی بازارها) «بازآفرینی بازار» کتابی است از جان مک‌میلان و چاپ نشر نی. پیام کتاب بازآفرینی بازار را می‌توان چنین خلاصه کرد: «بازار خوب» تنها راه رسیدن به ثروت است و مسئله‌ی اصلی، چگونگی گذر از بازار بد به بازار خوب است. آنجا که مک‌میلان نویسنده‌ی این کتاب به توصیف بازار خوب می‌پردازد، خواننده آن را بازارگرایی دو آتشه تلقی می‌کند و آن‌جا که پیامدهای فاجعه‌بار بازار بد را نشان می‌دهد، از دشمنان اقتصاد بازار سبقت می‌گیرد. نکته‌ی بدیع این کتاب مدح و ذم بازار نیست، بلکه شواهد متعددی است که به کمک آن‌ها، چگونگی گذر از بازار بد به بازار خوب را ترسیم می‌کند. پس از مطالعه‌ی این کتاب، مناقشه بر سر اقتصاد بازار یا اقتصاد دولتی پایان می‌یابد و جای خود را به این مسئله می‌دهد که چگونه بازارهای بی‌شماری را که رفاه مصرف‌کنندگان و درآمد عرضه‌کنندگان به آن بستگی دارد اصلاح کنیم. مثال‌های بسیار جذاب این کتاب دانش پیچیده‌ی اصلاح بازارها را برای خواننده ساده کرد و مقدمه‌ای برای مباحث پیشرفته‌تر در این رشته است. نویسنده به جای اصطلاح مارکت  Market از بازار Bazaar استفاده کرده است. بازار از نظر نویسنده، بازار سنتی و بی‌نظم است، اما مارکت بازاری است که در آن قواعدی مشخص تعریف شده و اجرا می‌شود. بازار فوتبال از قرون وسطا تا قرن نوزدهم، بازاری سنتی بود و تنها پس از وضع قواعد از سوی یک ناظر ملی تبدیل به مارکت شد. منظور از بازآفرینی یا احیا، تفاوت میان این دو، یعنی بازار قبل از وضع قواعد و بازار پس از آن است. بازی فوتبال در قرون وسطا اختراعی انسانی بود که تمایلات انسانی آن را خلق کرده بود، اما پس از وضع قواعد و مقررات روشن بود که این بازی توانست به شهرها تسری یابد و تبدیل به یک سرگرمی جهانی شود. این وضع مقررات و اجرای آن همان احیا و بازآفرینی بازار است. بازارها با تلاش دولت یا بخش‌هایی از جامعه احیا می‌شوند و معمولاً تلاش مشترک این دو به شکوفایی بازار می‌انجامد. برخلاف نمونه‌ی فوتبال که نقش دولت در احیای بازار کمتر بوده، بسیاری از بازارهای مهم محصول طراحی دولت از بالاست.

قسمتی از کتاب بازآفرینی بازار (تاریخ طبیعی بازارها):

بدون حمایت از مالکیت معنوی، اقتصاد مدرن نمی‌تواند کار کند. شرکتی که در ایجاد نام تجاری خود سرمایه‌گذاری کرده است، این حق را دارد که از آن در مقابل متجاوزان حفاظت کند. نویسندگان و آهنگسازان باید حق مالکیت بر اثری را داشته باشند که خلق کرده‌اند. برای اینکه مخترعان حاصل تلاش‌های خود را دریافت کنند، جامعه باید حقوق مالکیت آن‌ها را بر ایده‌هایشان به رسمیت بشناسد؛ در غیر این صورت، انگیزه‌ی کمی برای نوآوری باقی می‌ماند. قانون از طریق علائم تجاری، حق‌التألیف و ثبت اختراع مالکیت معنوی را به رسمیت می‌شناسد. اما حمایت‌های قانونی این خطر را به دنبال دارد که حفاظت از حقوق مالکیت بیش از حد سختگیرانه شود. سازوکارهایی که برای حمایت از مالکیت معنوی طراحی شده‌اند، ایراد اجتناب‌ناپذیری دارند: این سازوکارها امکان استفاده را محدود می‌کنند. گاه هزینه‌های ثبت مالکیت ایده‌ها از منافع آن سنگین‌تر است. اقتصاد را ایده‌های جدید پیش می‌رانند. همان‌گونه که نظریه‌ها و آمارهای اقتصادی تأیید می‌کنند، پیشرفت‌های تکنولوژیکی منبع اصلی رشد بلند مدت اقتصادی‌اند. برای سلامت یک اقتصاد وجود بازاری کارآمد برای ایده‌ها ضروری است. برای اینکه بازار ایده‌ها به‌درستی کار کند، نباید حفاظت از مالکیت معنوی سختگیرانه یا سهل‌انگارانه باشد. اگر باید بازاری برای ایده‌ها وجود داشته باشد، قوانین این بازار باید اختصاصی طراحی شود؛ زیرا فکر و ایده نوعی کالای خاص است. زمانی که از ایده استفاده می‌شود، این ایده همچنان برای استفاده‌ی دیگران باقی است. زمانی که ایده‌ها به شخص دیگری انتقال داده می‌شود، همچنان مالکیت آن در اختیار فرد نوآور باقی می‌ماند. با توضیح نحوه‌ی کارکرد چیزی، ایده‌ی اصلی فراموش نمی‌شود. همان‌گونه که توماس جفرسون گفته است، ویژگی عجیب یک ایده‌ی ارزشمند این است که به محض فاش شدن، مالکیت خود را به همه تحمیل کند و دریافت‌کننده نمی‌تواند خود را از مالکیت آن رها کند. به علاوه، هیچ‌کس به این دلیل که افراد دیگر مالک کل ایده هستند، سهم کمتری از آن ایده ندارد. ایده‌ها،‌ مانند هوایی که تنفس می‌کنیم، قابلیت محدود شدن و یا تخصیص انحصاری ندارند.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.