معرفی کتاب: اگر من فوق‌العاده‌ام، چرا هنوز مجردم؟

-آیا می‌توانم به خوشبختی واقعی دست یابم؟ -آیا ازدواج سد راه موفقیت‌های شغلی‌ام نمی‌شود؟ شاید بارها و بارها این سؤالات به ذهن شما خطور کرده و به دنبال آن شک، دودلی و حتی ترس وجودتان را فرا گرفته باشد. افراد مجرد همیشه از این می‌ترسند که با پیوند زناشویی، آزادی خود را از دست بدهند، اما باید این را بدانند که استقلال تنها بخشی از معادله‌ای است که یک زندگی متعادل را می‌سازد و بخش دیگر صمیمیت است که با ایجاد یک ارتباط سالم و صمیمی به دست می‌آید. سوزان پیج، نویسنده و روان‌شناس معروف، در این کتاب به شما کمک می‌کند با استفاده از روش‌ها و راهکارهای اصولی، مسیر درستی را انتخاب کنید؛ ناامیدی و اضطراب را کنار بگذارید و به همسرتان اجازه دهید خودِ واقعی شما را از پسِ نقاب ببیند. هرگز زندگی فعلی را برای رؤیاهای آینده قربانی نکنید. به یاد داشته باشید: زندگی در جریان است، آن را از دست ندهید، در غیر این صورت باید بقیۀ سال‌های عمرتان را در اتاق انتظار سپری کنید. آن‌هایی که عشق خود را پیدا کرده‌اند، همچنین کسانی که هنوز به دنبال عشق خود می‌گردند، احساس می‌کنند شانس، نقش بسیار مهمی دارد. «خدای بزرگ! ما خیلی خوش‌شانس بودیم که یکدیگر را پیدا کردیم! اگر یکی از ما نمی‌توانست دیگری را پیدا کند، چه می‌شد؟ حتی فکر اینکه هرگز به هم نمی‌رسیدیم، برای ما غیر قابل تحمل است.» یا: «آن‌ها چطور این همه شانس می‌آورند؟ چرا من نمی‌توانم شخصی را مانند او پیدا کنم؟ چرا من؟» شاید شانس هم یکی از عوامل موثر باشد، اما هدف این کتاب اثبات این حقیقت است که هر چه بیشتر تلاش کنید، خوش‌شانس‌تر خواهید بود. شانس نیاز به کمک دارد و نمی‌توانید همه چیز را به عهدۀ شانس بگذارید. گذشته از شانس، چه عوامل دیگری در مجرد ماندن شما نقش دارند؟ سوزان پیج می‌گوید: «من در این کتاب، بخش‌هایی را با نام تمرین آورده‌ام که فکر می‌کنم انجام آن‌ها مؤثر باشد. اگر به سؤالات این بخش‌ها توجه کنید، می‌توانید نکته‌ای تازه را دربارۀ خود متوجه شوید و این، یکی از اهداف اصلی کتاب است. شاید دوست داشته باشید برای پاسخ دادن به سؤالات این بخش، دفترچه‌ای را در نظر بگیرید و نکته‌هایی را در آن یادداشت کنید. به این ترتیب می‌توانید اطلاعات را جمع‌بندی و در صورت لزوم به آن‌ها رجوع کنید.»

قسمتی از کتاب اگر من فوق‌العاده‌ام، چرا هنوز مجردم؟

هنگامی‌که مجرد هستید، تلف کردن وقت با انجام برخی کارهای بی‌ربط بسیار وسوسه‌برانگیز است. بی‌شک بزرگ‌ترین مشکلی که در روابط میان انسان‌ها وجود دارد و مشکلات بیشتری را سبب می‌شود، این است که نمی‌دانیم چه زمان و چگونه به یک رابطه نه بگوییم. راز موفقیت در عشق این است که بدانید چه می‌خواهید و سپس از همۀ کسانی که با خواسته‌های شما فاصله دارند، بگذرید و آن‌ها را فراموش کنید. برای آنکه به این هدف دست یابید، باید با افراد بسیاری ملاقات کنید و به همۀ آن‌هایی که با ایده‌آل شما فاصله دارند، نه بگویید. اگر به اندازۀ کافی با افراد مختلف ملاقات نکنید، امکان تنها ماندنتان بیشتر می‌شود. به عبارت دیگر، خیلی زود بله گفتن به معنای تن دادن به رابطه‌ای نافرجام است. بهتر است این مسئله را بیشتر توضیح دهیم. اگر نتوانید نه بگویید چه می‌شود؟ هنگامی که نمی‌توانید در زمان لازم نه بگویید، به رابطه یا روابطی تن داده‌اید که خوب هستند اما عالی و ایده‌آل نیستند. این روابط فقط بعضی از ویژگی‌های مورد نظر شما را دارند. من برای این نوع روابط اصطلاحی دارم: روابطی که بهتر از هیچ هستند. بیشتر افراد مجرد، علاقه و دلبستگی به فردی نامناسب و شکست عشقی را تجربه کرده‌اند. اغلب افراد عشق خود را نثار فردی می‌کنند که نمی‌تواند همسر خوبی برای آن‌ها باشد، اما ظاهراً دل بستن به این افراد، آسان‌ترین کار است! مشکل، عاشق شدن و دل بستن نیست، بلکه عاشق ماندن است! فقط به دلیل علاقۀ ناچیزی که به یکدیگر دارید، نباید احساس کنید اسیر یکدیگرید. شما هنوز هم می‌توانید نه بگویید.