جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

قصه مردی که همیشه با دیگران عوضی گرفته می‌شد!

قصه مردی که همیشه با دیگران عوضی گرفته می‌شد! رمان "عوضی" اثر جذاب و خواندنی ژوئل اگلوف به همت نشر افق به چاپ رسیده است. ژوئل اگلوفِ فرانسوی هم در ادبیات دستی بر آتش دارد و هم در سینما. اگلوف از همان شروع، حیرت‌آور آغاز کرد، نخستین رمان این نویسنده یعنی "ادمونگانگلیون و پسر" در همان سالِ ۱۹۹۹ توانست جایزه الن فورنیه را از آنِ خود کند و شاهکارش یعنی منگی هم در سال ۲۰۰۵ جایزه لیورانتر را بدست آورد. بسیاری اگلوف را با کافکا مقایسه می‌کنند و مضامین مطرح شده در آثارش را به نوعی وامدار ادبیات کافکا می‌دانند. اگلوف، متولد سال ۱۹۷۰ در موزِل فرانسه ، با اینکه در رشته سینما تحصیل کرده اما خود را یکسره وقف ادبیات کرده است. نسل نوی نویسندگان فرانسه، همچون پیشگامان ادبیِ‌شان در این کشور، خالقِ آثار مهمی در دهه‌های اخیر بوده‌اند. یکی از ویژگی‌های برجسته آثار اگلوف این است که در اوج تراژدی، از ابزار طنز نیز به خوبی بهره می‌گیرد و مثلا این مسئله در رمان منگی به خوبی آشکار است. عوضی که در سال ۲۰۰۸ و پس از رمان منگی نوشته شده نیز از جمله دیگر آثار مهم این نویسنده است. عوضی داستانِ مردی است که همیشه با دیگران اشتباه گرفته می‌شود، در حالی که خود نیز از شناسایی هویت واقعی‌اش عاجز است. هویت در دنیای مدرن و معاصر، اساسا چگونه برساخته می‌شود و چه الگوهای تعریفی دارد؟ شاید این رمان، بیش از همه این سوال را به ذهن متبادر می‌کند.

عوضیژوئل اگلوف

در بخشی از رمان عوضی می‌خوانیم:

این نامه‌هایی که دریافتشان می‌کنم و برای من فرستاده نشده‌اند عذاب‌آورند. چند بار، منتظر آمدن نامه‌رسان ماندم تا با خوش‌رویی این موضوع را به او گوشزد کنم و نامه‌ها را بهش برگردانم، نامه‌هایی که او روز بعدش دوباره دوباره می‌گذاشتشان توی صندوق پستی من. دست آخر، یک روز صبح از او پرسیدم که آیا بسته‌ی پستی‌اش را همین‌جور تصادفی تقسیم می‌کند یا اینکه کمی به خودش زحمت می‌دهد تا اسمی را که روی پاکت‌ها نوشته شده با اسمی که می‌تواند روی صندوق نامه‌ها بخواند، تطبیق دهد. از بالا نگاهم کرد و حتی قابل ندانست جوابم را بدهد. چند روز بعد، به او که هیچ توجهی به تاملات من نکرده بود، توصیه کردم روز کاری‌اش را از خیابان دیگری شروع کند، چون همیشه کارش را آشکارا در خواب انجام می‌داد، گفتم شاید این جوری فرصتِ بیدار شدن داشته باشد و به خانه‌ی ما که می‌رسد، چشم و ذهنش باز باشد. باز هم هیچ واکنشی نشان نداد. حتی به نظر می‌رسید کلا بی‌خیال همه‌ی ملاحظات من بود. اما با این همه، انگار از دستم دلخور شد، حتم دارم، چون از آن به بعد، مدت زیادی هیچ بسته‌ای دریافت نکردم، هیچ هیچ، دریغ از یک نامه، حتی اگر بدترین نامه باشد. طی آن روزهای دشوار که مایوس بودم که دیگر برای هیچ‌کس وجود ندارم، یک قبض برق ساده هم کافی بود تا احساس خوشبختی کنم. از یک قبض قسط خانه یا یک فاکتور پرداخت شاد می‌شدم، از اینکه بدانم کسی جایی به فکرم است، دیدن اسم چاپ شده‌ام روی یک کاغذ شادم می‌کرد. حتی یک آگهی پیگرد هم، حتم دارم، می‌توانست دلگرمم کند. تحت پیگیر بودن، کم چیزی نیست...

طرح جلد اصلی کتاب عوضی

عوضی را اصغر نوری ترجمه کرده و اثر حاضر در ۱۴۴ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۱۸ هزار تومان چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است. برای خرید کتابِ عوضی از فروشگاه کلیک کنید واحد خبرگزاری موسسه گسترش فرهنگ و مطالعات    
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.