عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
شناسنامهی اسفندیار منفردزاده/ حرفه: نوازش ساز
کتاب «شناسنامهی اسفندیار منفردزاده» به کوشش حسین عصاران و به همت انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. حسین عصاران گردآورندهی این کتاب میگوید: فکر و ذکر و کارِ به سرانجام رساندنِ این کتاب، از گذشتهی دور با من بود. چهبسا پیشینهدارترین ایده و طولانیترین کار!
هر آنچه که بوده از موسیقی قیصر، روی فیلم قیصر آغاز شده و بعد، خود کاستِ موسیقی آن؛ نواری که پدرم به نام خودم خریده بود. جلد نوار من سیاه و سفید بود، اما در غرفهی نوارفروشی سینما ارشاد، همان نوار، جلدِ رنگی داشت. موسیقی فیلمهایش را در کودکی شنیدم و خودِ فیلمها را از نوجوانی به بعد دیدم. ترانه هم، صدای فرهاد را داشت؛ در یک نوار که روی جلد آن، دو نفر پشت به پشت هم داده بودند، جمعه را با سوت میخواند و در یکی دیگر، که روی جلد آن جمعیتی، پشت میلههای زندان بودند، با صدای به هم خوردن سنگها!
همهی راز همین بود؛ چرا آن، چنان و این، چنین؟
از کوچهای دیگر علاقه به سینمای کیمیایی، به عشق رسیده بود. خیلی نگذشت تا دانستم دوستِ کودکیِ هم بودهاند و از یک کوچه پاگرفته و بر یک پردهی نقرهای نگریستهاند. در این میان شیفتهی موسیقی فیلم شده بودم. بیشترِ موسیقی فیلمهایی که از گذشتهی سینمای ایران خوشآیندم میشدند، از او بود. هنوز آن شب سرد زمستانی را که داش آکل و نوای دختر شیرازی، خانهی پدری را زیباتر کرد به یاد دارم.
دوستداشتهها به هم نزدیک میشدند و اینچنین سلیقهام را شکل میدادند. با این سلیقه نمیشد که منفردزاده را شیفته نبود.
هرچه از کارهایش به من میرسید شبیه دیگری نبود. وحدت و شبانه همانقدر از دیگر ترانههای در گوشرسِ من متفاوت بودند که موسیقی فیلمهایش از هر آنچه که بر پردهی سینما میشنیدم. تجربهی آشنایی بیشتر با او، از راه رسانههای دیداری و شنیداریِ رسیده از آسمان، رساند که شبیه کسی از همکارانش نیست. متفاوتبین، دگراندیش، خوشگو و معترض و منتقد. با ویژهنامهی صد سالگی سینمای مجلهی فیلم و یک گفتوگوی مفصل در برنامهی آنکات که در آن از کارنامهی گذشتهاش میگفت، دانستم که چه تاریخی پسِ پشت زندگی او نشسته است. شمایل هنرمندی را میرساند که مضمونی را بیرون از خودش به عاریت نگرفته است. در گفتههایش چرایی و چگونگیِ انجام هر کار، در هم تنیده بودند.
حالا تفاوت دو جمعهاش نمایانگرِ صورتگری شده بود که ماده را ورز و شکل میدهد تا معنا را بروز دهد. دانستم هرآنچه را که از محتوا و معنا و اعتراض و خروش و حرکت و آرزوهای انسانی، ویژگیِ کارنامهی او شده، از تواناییِ آفرینش او شکل گرفته است. در فاصلهی بین شبانهی شاملو تا شبانهی ترانهشده، هنرمندی زندگی کرده که تجربههایش نهتنها از ارزشهای محسوس به ارزشهای شکلی رسیدهاند، بلکه از درون خود، ارزشهای انسانی را هم بازتاب میدهند.
شناسنامهی منفردزاده بیش از هر چیز، پیگیرِ پاسخ به همین پرسشنامه است؛ اینکه چنین آفرینشگری چطور پا میگیرد؛ چگونه میپوید؛ چه را میپاید و چهسان پیش میرود تا کارنامه و شناسنامهاش، نه جدا از هم، که بازتاب هم، بر هم باشند.
قسمتی از کتاب شناسنامهی اسفندیار منفردزاده:
هرچند پذیرفتهشدن بهعنوان آهنگساز در رادیو، فرصت مناسبی برای گسترش فعالیت حرفهای و رشدِ منفردزاده در ساختار تنگ و پرمانعِ آنجا بود، اما او در بازهی چهارسالهی حضورش در رادیو (از ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۲) فقط برای هشت ترانه آهنگسازی کرد. درحالیکه مطابق با گفتههای رضا ناروند، این ارکستر موظف به تولیدِ دستکم دو ترانه در هر ماه بوده است. کمکاری مشهودی که خود منفردزاده، دلیل آن را ناخرسندی و دافعهاش نسبت به روند ترانهسازی در رادیو میداند.
منفردزاده میگوید: میدانیم ترانه، برآیندِ کار شاعر و آهنگساز است. به نظر من خلق یا تولید ترانه در رادیو ایران با روشِ ابتدا، ساختنِ موسیقی و بعد، کلامگذاری روی آن، راه مناسبی نیست و شکل هنرمندانهای هم ندارد. بهعنوان نمونه در نوجوانی به من و شاعر، عبدالله الفت ابلاغ میشد که ترانهای را برای صدای ایرج بسازیم. مطابق روش رادیو، باید من اول آهنگی را میساختم؛ در این روشِ اول آهنگ بعد شعر، حتی اگر میخواستم آهنگی را که در حال ساخت آن هستم، معنیِ مشخصی را بیان کند، باز هم آن شعری که شاعر روی آهنگ من مینوشت، تعیینکنندهی نهاییِ موضوع ترانه میشد. مثلاً عبدالله الفت بر روی آهنگی از من نوشت: «شمع و گل و پروانه، یار و می پیمانه، بنشستهاند از شادی، در بزم ما مستانه» کلامی که میتواند مستقل از سلیقهی آهنگساز زیبا باشد؛ اما من که وقتی ملودیاش را میساختم، به هیچ مفهومی فکر نکرده بودم، پس در بروز زیباییهایش هم نقشی نداشتهام. در واقع تولیدِ ترانه با این روش، همواره وابسته به ذوق و توانایی شاعر بود و از شروع، بر پایهی روند ناقصی که سنت شده بود شکل میگرفت.
به نظر من در طول آفرینش یک ترانه، همیشه کلام نقش اول و تعیینکننده را دارد. پس از آن است که نقشِ تلفیق و ترکیبِ همخوانِ ملودی با کلام بروز میکند. با این نظریه برای ترانههایی که در رادیو آهنگسازی کردهام، حس مشترکِ کمی با شاعران و خوانندههایشان داشتهام.
شناسنامهی اسفندیار منفردزاده در ۳۴۴ صفحهی رقعی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۱۵۰ هزار تومان عرضه شده است.
خرید کتاب شناسنامهی اسفندیار منفردزاده