جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

سینما-اقتباس: موبی دیک

سینما-اقتباس: موبی دیک موبی دیک فیلمی است به کارگردانی جان هیوستون و محصول سال ۱۹۵۶ سینمای امریکا. در این فیلم، بازیگرانی چون گریگوری پک، ریچارد باسهارت، لئو گن، اورسن ولز و برنارد میلز به نقش‌آفرینی پرداختند. بودجۀ ساخت این فیلم، چهار میلیون و پانصد هزار دلار بود که در زمان اکران،فقط ۵٫۲ میلیون دلار در امریکا فروخت. فیلمنامۀ موبی دیک را ری بردبری بر پایۀ رمانی از هرمان ملویل به نگارش درآورده است. وقتی که کارشناسان ادبی دربارۀ برجسته‌ترین رمانِ نوشته‌شده به زبان انگلیسی بحث می‌کنند، موبی دیک یکی از بحث‌انگیزترین رمان‌هاست. ناخدا اهب باسماجت دنبال نهنگ سفید و بدجنسی می‌گردد که قبلاً در یکی از سفرهای دریایی با آسیب رساندن به پایش، او را معلول کرده است. جست‌وجوی انتقام‌جویانۀ اهب در دل کتاب قرار دارد، اما نویسنده می‌خواهد کاری بیش از نوشتن یک داستان ساده انجام دهد. کتابِ او پر است از بحث‌ها و گفت‌وگوها، کندوکاو، سرگرمی و توصیف‌هایی که خوانندگان را مبهوت می‌کند. ملویل قبل از آنکه شاهکارش را در سال ۱۸۵۰ بنویسد، پنج رمان نوشته بود. او در خلق ماجراهای مهیج دریایی شهرت به‌سزایی داشت، اما به‌شدت مجذوب چگونگی و سرشتِ نوع بشر بود. Moby Dick کتابخانۀ ملویل پر بود از کتاب‌های فلسفی، دینی، علمی و تاریخی. او در جست‌وجوی راهی بود که چشمه‌ای از عقایدش را به خوانندگان عرضه کند. بنابراین، به‌دنبال موضوعی می‌گشت که برای این هدفش، به اندازۀ کافی گسترده باشد. ایدۀ نهنگ مهاجمی که ذاتاً به انسان حمله می‌کند در مقابل پیشینۀ شکار بشر و به انقراض کشاندن یکی از باشکوه‌ترین موجودات روی زمین، به نظر انتخاب خوبی می‌آمد. او داستان‌هایی دربارۀ نوعی عنبر ماهی شنیده بود که در اوایل سال‌های ۱۸۰۰ در آب‌های دور دست شیلی دیده شد. این ماهی به دو چیز شهرت داشت: به‌طور غیر عادی ستیزه‌جو بود و پوستی به سفیدی پشم تازه و خالص داشت. گاهی دریانوردان به نهنگ‌های درخور توجه، لقبی می‌دادند و این حیوان نیز به خاطر اینکه اولین‌بار در جزیرۀ موچا دیده شده و نام شکارچی تعقیب‌کننده‌اش دیک بود، به موچا دیک معروف شده بود. موچا دیک در طی سال‌ها چند خدمۀ قایق را کشته بود، تا اینکه به‌طرز وحشتناکی شکارش کردند. قدرت او گروه‌های شکار نهنگ را تکان داد. با بررسی بدن حیوان، حدود بیست سرِ زوبین زنگ‌زده در پیۀ او پیدا کردند. Moby Dick ملویل این داستان را با حادثۀ واقعی دیگری ترکیب کرد، حادثۀ غرق شدن کشتی صید نهنگ ایسکس در ۱۸۲۰٫ سرنوشت ایسکس بقدری وحشتناک بود که تمام شکارچیان نهنگ از شنیدنش، بر خود لرزیدند. یک عنبر ماهی تکرو از زیر خطِ آبِ کشتی مرتب به آن ضربه زده بود ، انگار می‌خواست به آن آسیب بزند. حتی اولین معاونِ ناخدا این بدجنسی نهنگ را در گزارشش ثبت کرد: «به‌وضوح می‌دیدم که آرواره‌هایش را به هم می‌کوبد، انگار از خشم و عصبانیت گیج شده بود. وقتی کشتی غرق شد، خدمۀ وحشت‌زده ماه‌ها در قایق کوچکی سرگردان بودند. خیلی‌هایشان از گرسنگی و تشنگی مردند...» ملویل با استفاده از اجزای این حادثۀ ناگوار و ماجرای موچا دیک، شخصیت‌های اصلی داستانش را شکل داد: موبی دیک و نهنگ سفید. Moby Dick

قسمتی از کتاب موبی دیک :

حق با استارباک بود که می‌گفت نهنگ‌ها به شنای دسته‌جمعی روی آورده‌اند. در مقابل ما، محوطۀ شلوغی شامل حداقل صد نهنگ بود. نهنگ‌ها که به‌شدت آشفته شده بودند، این طرف و آن طرف می‌رفتند و با دم‌ها و باله‌هایشان به آب می‌کوبیدند. قایق‌ها از هم جدا شدند و هرکدام به دنبال نهنگ نری در حاشیۀ گله رفت و در عرض چند دقیقه کویکوئگ به حیوان بزرگی زوبین انداخت. از آنجا که هیچ‌کدام از قایق‌ها نمی‌خواست زیاد به گلۀ نهنگ‌ها نزدیک شود، ایدۀ تأمین امنیت در میان گروه ایدۀ خوبی بود. نهنگ به محض اینکه زوبین را در پهلویش احساس کرد، ما را به طرف گله کشید. قایق به‌سرعت در آب کشیده می‌شد و رد سفیدی در میان دریا به جا می‌گذاشت. کویکوئگ سکان قایق را به این طرف و آن طرف می‌کشید و ما را از راه‌های باریک میان نهنگ‌های عصبانی، از زیر دم‌های جنبان و نزدیک کوهان‌هایشان عبور می‌داد. او خیلی دقت می‌کرد که از دم این حیوانات دوری کند. دُم نهنگ خطرناک‌ترین سلاح او در دریاست. دم قبل از اینکه با قدرت زیادی به قایق صید نهنگ بکوبد و آن را تبدیل به خاک‌اره کند، حدود دوازده متر بالای سر انسان بالا می‌رود و جلوی نور خورشید را می‌گیرد.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.