جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
سینما-اقتباس: دفتر بزرگ
دفتر بزرگ فیلمی است به کارگردانی یانوش ساس و محصول مشترک سینمای مجارستان، آلمان، اتریش و فرانسه در سال ۲۰۱۳ میلادی. فیلمی ۱۱۲ دقیقهای که از رمان دفتر بزرگ، که حلقهی اول سه گانه دوقلوهای آگوتا کریستوف است اقتباس شده است. فیلمی که همچون منبع اقتباسیاش اثری است هولناک و جذاب. دو پسربچه دوقلوی فیلم که از قضا نامی هم ندارند، در جهانی احساسات زدایی شده، کم کم یاد میگیرند که به هیچ چیز احساسی نشان ندهند. آنها در طول روایت، متوجه میشوند که برای بقا باید از انسان بودن تهی شد! درد و عشق را باید از وجود خود تهی کرد تا در شرایط اسفبار جنگی زنده ماند. یکی از درخشانترین بخشهای روایت آنجاست که این دو برادر، برای تمرین انسان نبودن، یکدیگر را آنقدر کتک میزنند تا دیگر احساس درد نکنند. کریستوف در رمانش و همچنین ساس در اقتباس سینماییاش چهره زشت دیگری از جنگ را عیان میکنند: اینکه جنگ چگونه میتواند یک انسان را بدل به یک ناانسان کند. ویرانگری جنگ نیز آنجا پررنگ میشود که متوجه میشویم؛ شاید انسانها گاهی غیر قابل تحمل میشوند اما ناانسان پدیدهای است که میبایست از آن ترسید. از این جنبه فیلم درعین هولناک بودن، واجد نوعی حالت هشداردهندگی نیز هست.بخشی از رمان دفتر بزرگ نوشته آگوتا کریستوف:
افسر یک لغتنامه برایمان میآورد که با آن میتوانیم زبان او را یاد بگیریم. کلمات را یاد میگیریم؛ گماشته تلفظمان را اصلاح میکند. چند هفته بعد، زبان تازه را به راحتی صحبت میکنیم. پیشرفتمان قطع نمیشود. گماشته دیگر مجبور نیست ترجمه کند. افسر خیلی از ما راضی است. یک ساز دهنی به ما هدیه میدهد. همین طور کلید اتاقش را به ما میدهد تا هروقت دلمان خواست برویم آنجا (قبلا با کلید خودمان آنجا میرفتیم اما پنهانی). حالا دیگر لازم نیست خودمان را پنهان کنیم و میتوانیم هر کاری دلمان خواست آن جا بکنیم: خوردن بیسکویت و شکلات، سیگار کشیدن. اغلب اوقات میرویم توی این اتاق چون آنجا همه چیز تمیز است و آن جا راحتتر از آشپزخانه هستیم. بیشتر وقتها، تکلیفهایمان را آنجا انجام میدهیم. افسر یک گرامافون و چند صفحهی گرام دارد. دراز میکشیم روی تخت و موسیقی گوش میکنیم. یک بار، برای خوشایند افسر، سرود ملی کشور او را میگذاریم. اما او عصبانی میشود و با یک ضربهی مشت صفحه را خرد میکند. گه گاه، روی تخت میخوابیم که خیلی بزرگ است. گماشته آنجا پیدایمان میکند، راضی نیست. -این بیاحتیاطی است! شما دیگر انجام ندادن حماقت این طوری. چه اتفاقی میافتد اگر یک بار، افسر شب بگردد؟ -چه اتفاقی میتواند بیفتد؟ -شما خیلی احمق. یک بار، تاوان حماقت را دادن. اگر افسر آسیب زدن به شما، من او را کشتن. -او آسیبی به ما نمیرساند. نگران نباشید.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...