جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

سینما-اقتباس: خوشه‌های خشم

سینما-اقتباس: خوشه‌های خشم خوشه‌های خشم فیلمی است به کارگردانی جان فورد و محصول سال ۱۹۴۰ سینمای امریکا. در این فیلم بازیگرانی چون هنری فوندا، جین دارول، جان کارادین، شرلی میلز و جان کوالن به نقش‌آفرینی پرداخته‌اند. از خوشه‌های خشم همواره به عنوان یکی از برترین فیلم‌های سینمایی تاریخ سینمای امریکا یاد می‌شود. فیلمی که در فهرست ملی ثبت فیلم ایالات متحده هم قرار دارد. اکران این فیلم ۱۲۹ دقیقه‌ای از روز ۲۴ ژانویه سال ۱۹۴۰ آغاز شد و این فیلم، ۲٫۵ میلون دلار در گیشه فروش کرد. خوشه‌های خشم از رمان جان اشتاین بک به همین نام اقتباس شده است و ماجرای بحران‌ اقتصادی امریکاست. در دهه‌ی سی قرن بیستم میلادی، هزاران مزرعه‌دار با گسترش بی‌سابقه‌ی بحران اقتصادی، زمین خود را از دست داده و به اجبار به کارگری (کلان زمین‌دارانی) در می‌آیند که با مُزدی ناچیز خانواده‌ها را به استخدام خود درمی‌آورند و بی‌رحمانه از آن‌ها بهره‌کشی می‌کنند. نویسنده استادانه با تصویری واقعی از این ستم وحشتناک پرده برمی‌گیرد و در ضمن داستان خانواده‌ای را باز می‌گوید که در مسیر نجات خود همه‌چیز را از دست می‌دهد. خوشه‌های خشم، هم شاهکار نویسنده و هم یکی از بزرگ‌ترین آثار ادبیات رئالیستی جهان است.

قسمتی از کتاب خوشه‌های خشم:

سرزمین غرب در زیر فشار دگرگونی نوین، عصبی شده بود. ایالات غربی چون اسبان پیش از وقوع توفان رعد عصبی بودند. مالکین بزرگ، عصبانی و درحالی‌که وجود یک دگرگونی را حس می‌کردند، از ماهیت آن دگرگونی هیچ آگاهی ویژه‌ای نداشتند. مالکین بزرگ، از وجود یک چیز بزرگ آگاه شده بودند، از گسترده شدن دولت، از اتحادیه‌های در حال رشد کارگری؛ آگاهی از مالیات جدید، از برنامه‌ها و نمی‌دانستند که این چیزها معلول‌اند و نه علت. معلول‌ها و نه علت‌ها. علت‌ها ژرف و ساده‌اند -علت‌ها عبارت است از گرسنگی شکم که میلیون‌ها بار گسترده‌تر و بیشتر شده؛ گرسنگی در یک آدم، برای رسیدن به شادی و به نوعی امنیت، میلیون‌ها بار بزرگ‌تر شده: عضلات و مغز شیفته‌ی رشد، شیفته‌ی کار و خلاقیت، میلیون‌ها بار بزرگ‌تر شده: آخرین وظیفه‌ی روشن و قاطع انسانی، عضلات و مغز شیفته‌ی کار کردن، مغزها شیفته آفریدن و رای یک نیاز- این را می‌گویند انسان. دیوار بالا بردن، خانه بنا کردن، سدی ساختن و در آن دیوار و خانه و سد چیزی از خویش انسان نهادن، و چیزی از آن دیوار، از آن خانه، از آن سد به خویشتن انسان دادن؛ عضلات را از چیزی بلند کردن رهانیدن، و با ادراک و شعور خطوط و شکل‌های روشن برگزیدن؛ زیرا انسان، درست برخلاف سایر موجودات آلی و غیر آلی جهان هستی، ورای کار خودش رشد می‌یابد، از پلکان ادراک و شعور خودش بالا می‌رود و بر دست‌یافته‌های خودش پیشی می‌گیرد. این را می‌توانید درباره‌ی انسان بگویید هنگامی که فرضیات دگرگون و داغان می‌شوند، وقتی مکتب‌ها، فلسفه‌ها. موقعی که کوچه‌های تنگ و تاریک اندیشه‌های ملی، مذهبی و اقتصادی، گسترش و رشد می‌یابند و از هم می‌گسلند، انسان پیش می‌رود، تلو تلو خوران به جلو می‌رود و بعضی وقت‌ها دردمندانه و به اشتباه یا عوضی. انسان چون پای پیش گذاشت، بعید نیست به عقب هم برگردد، اما فقط نیم‌گامی، هیچ‌وقت به تمامی گام برنمی‌گردد. این را می‌توانید بگویید و از آن آگاه باشید. این را هنگامی درمی‌یابید که بمب‌ها از درون هواپیماهای سیاه بر سر بازار آویزان بمانند، هنگامی که زندانیان را چون گله‌ی خوک‌ها در کنار هم جای بدهند، وقتی که جسدهای له و لورده‌شده‌ی کثافت‌آلود در میان خاک غرقه شوند. شما این را چنین درمی‌یابید. اگر گام‌هایی برداشته نمی‌شدند، اگر درد آن پیش‌روی تلوتلو خوران وجود نداشت، بمب‌ها فرو نمی‌افتادند، گلوها دریده و سرها بریده نمی‌شدند. بترس از آن‌گاه که بمب‌ها با وجود فعال بودن بمب‌افکن‌ها فرود نیایند، زیرا وجود هر بمبی دلیل بر آن است که روح نمرده است و بترس از وقتی که اعتصاب‌ها پایان پذیرند ولی مالکان بزرگ هنوز زنده باشند –زیرا هر اعتصاب شکست‌خورده دلیل بر این است که گامی برداشته شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.