جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

سپیده‌دم خدایان مشرقی/ برنده جایزه من‌بوکر در زبان فارسی

سپیده‌دم خدایان مشرقی/ برنده جایزه من‌بوکر در زبان فارسی کتاب سپیده‌دم خدایان مشرقی، نوشته اسماعیل کادارِ، برنده جایزه من‌بوکر، به همت انتشارات نودا به چاپ رسیده است. اسماعیل کادارِ در سال ۱۹۳۶، در شهر جیرو کاستر، شهری با استحکامات نظامی در جنوبی‌ترین منطقه‌ آلبانی متولد شد. او در نوجوانی سرودن شعر را آغاز کرد و تا زمان دانشجویی‌اش در شهر تیرانا توانسته بود شهرتی در کشور به دست آورد. کاردار پس از فارغ‌التحصیلی، به عنوان دانشجوی برگزیده، راهی مسکو شد تا در آنجا در مؤسسه گورکی تحصیلاتش را در رشته‌ی ادبیات جهان ادامه دهد. کتاب سپیده‌دم خدایان مشرقی تجربیات کادارِ را از آن کارخانه‌ روشنفکری روایت می‌کند، مؤسسه‌ای که هدفش آموزش و تولید نسل جدیدی از شاعران، رمان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان سوسیالیست بود. این اثر، مانند بسیاری از کارهای بزرگ کادار، در مدت زمانی طولانی و تکه‌تکه نوشته و بارها بازنویسی شد. تم اصلی داستان ابتدا در قطعه شعری به نام لورا، در سال ۱۹۶۱، ظهور کرد و سال بعد از آن، کاردار داستان کوتاهی به نام تابستانی در دوبولتی نوشت که پایه‌ی اصلی فصل اول همین رمان است. فصل‌های بعد قسمت به قسمت، در طول پانزده سال نوشته شدند تا اینکه درنهایت در سال ۱۹۷۸، سپیده‌دم خدایان مشرقی آماده شد و همراه با دو اثر دیگر او، یعنی پل و طاقچه‌ی شرم، در یک مجموعه داستان به چاپ رسید؛ اما حتی در آن زمان هم، کتاب هنوز کامل نشده بود. این اثر در سال ۱۹۸۱، به دست یوسف فریونی به فرانسه برگردانده شد و کادارِ از این فرصت استفاده کرد تا قسمت‌های بی‌پرده‌ای را که درباره زنان نوشته و از نسخه اصلی آلبانیایی حذف شده بود، قاچاقی به این نسخه فرانسوی بیفزاید. انتشارات فایار پاریس در سال ۱۹۹۸، مجموعه‌ای چند جلدی از آثار کامل کادارِ را به چاپ رساند که کتاب سپیده‌دم خدایان مشرقی جلد ششم آن است. در زمان چاپ اول کتاب، آلبانی از مدت‌ها قبل، تمام روابطش را با اتحاد جماهیر شوروی قطع کرده و حتی پشتیبان درجه سوم خود (بعد از یوگسلاوی و شوروی)، یعنی چین، را هم از دست داده بود و در نتیجه خودخواسته به کشوری کاملاً منزوی تبدیل شده بود. به همین دلیل، انتقادهای تند و گزنده‌ی مطرح‌شده در این کتاب، علیه زندگی ادبی روسیه، چندان از نظر سیاسی تنش‌زا محسوب نمی‌شد. البته این نکته را هم باید در نظر گرفت که همین انتقادات غیر مستقیم، خط مشی ادبیات در خود آلبانی را هم هدف می‌گرفت، اما عوامل در تیرانا متوجه این قضیه نبودند یا شاید هم به اندازه کافی عاقل بودند که چشمشان را روی این واقعیت ببندند.

قسمتی از کتاب سپیده‌دم خدایان مشرقی:

قطار ما سپیده‌دم وارد مسکو شد. قطار بسیار درازی بود. روز قبلش در طول سفر هوا بسیار متغیر بود؛ یک لحظه آفتابی بود و لحظه‌ی بعد رگبار شدیدی می‌بارید و قطار آن‌قدر دراز بود که فکر کردم بعضی از واگن‌های آن داشت زیر آخرین اشعه‌های آفتاب برق می‌زد، در‌حالی‌که همان لحظه بقیه واگن‌هایشان زیر باران خیس می‌شدند و الان هم سر قطار باید در هوای بدی باشد، چون می‌توانستم قطرات باران را ببینم که به شیشه پنجره می‌خوردند. یک قسمت مسیر، هوا به‌شدت طوفانی بود، آن‌قدر تاریک شد که کلاً نور روز را بلعید و فکر کردیم شب شده. اما حالا اوضاع آرام‌تر بود. اگرچه همچنان نور طلوع قابل دیدن نبود. در دشت‌های وسیع و صاف پشت کاج‌های شب اندود، سپیده‌دم و تاریکی در سکوت با هم مبارزه می‌کردند. اما این مبارزه بسیار کوتاه بود (البته آن هوای بد هم مسلماً بی‌تأثیر نبود) و خیلی زود مشخص شد که تمام طول راه و حتی فراتر از آن، همه‌چیز تسلیم تاریکی شده بود. دو سه بار فکر کردم رسیدیم مسکو، اما بعد فهمیدم آن‌ها فقط چراغ‌های چشمک‌زن حومه‌های دورافتاده شهر بودند که در ذهن آشفته‌ی من بهم می‌پیچیدند. تا اینکه بالاخره رسیدیم. من از شر این خیالات باطل خلاص شدم. گاهی در طول تابستان خواب مسکو را می‌دیدم؛ خواب می‌دیدم که داشتم توی پایتخت راه می‌رفتم، اما راه را گم کرده بودم و نمی‌توانستم مرکز شهر را پیدا کنم. برای همین توی پیاده‌رو ایستادم. چراغ‌های راهنمایی از کار افتاده بودند و اتوبوس‌های برقی مثل گوزن‌های بزرگ توی قصه‌ها عقب‌عقب می‌رفتند. سپیده‌دم خدایان مشرقی را آزاده رجائی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۴۲ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۴۰ هزار تومان عرضه شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.