جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
سداریس پس از روزی که بالاخره قشنگ حرف زد!
"تب بشکه" مجموعه داستان طنز و خواندنیِ دیوید سداریس به همت انتشارات کتاب پارسه به چاپ رسیده است. دیوید ریموند سداریس نویسنده، طنزپرداز و برنامهساز مشهور رادیو در آمریکاست. سداریس بیشتر شهرتش را مدیون داستانهای کوتاه از زندگی شخصی خویش است که ماهیتی فکاهی و طعنهآمیز دارند و نویسنده در آنها به تفسیر و طعنه به مسائل اجتماعی میپردازد. سداریس در جانسون سیتیِ نیویورک به دنیا آمد، پسر شارون الیزابت و لوئیس هری لو سداریس که یکی از مهندسان شرکت آی بی ام بود. سداریس سالهای رشدش را در کارولینای شمالی گذراند در حالیکه پدر، ریشههای یونانی داشت و مادر آنگلو-امریکن بود. مادر پروتستان بود و پدر ارتدکس یونانی! مجموعه این تضادها بعدها در داستانهای کوتاه و کارهای رادیویی سداریس بازتاب یافت و دیوید توانست با قریحه طنز خاص خود آنها را موقعیت پردازی کند. وقتی مشغول انجام شغلهای عجیب و غریب در شیکاگو و نیویورک بود با ایرا گلس آشنا شد که در کار تولیدات رادیویی بود. گلس از سداریس خواست تا در برنامه هفتگیاش با عنوان اتاق وحشی که در رادیو محلی پخش میشد حاضر شود. سداریس بعدها گفته بود: "من همه چیزم را به ایرا مدیونم، چرا که باعث شد زندگیام کاملا تغییر کند، همچون کسی که سوار عصای جادویی شده!" موفقیت سداریس در برنامه اتاق وحشی سبب شد تا پای او به رادیو ملی هم باز شود که این مسئله سبب محبوبیت روزافزونش شد. تب بشکه مجموعه داستانی است که در نسخه اصلی در سال ۱۹۹۴ منتشر شده و در بردارنده همان مضامین آشنای آمیخته با طنز سداریس است. بنا به قول نیویورک تایمز در توصیف این کتاب؛ "طنزی جسور و بیپروا که به مارک تواین و ناتانیل وست پهلو میزند. در جهان دیوید سداریس هیچکس از نیش طنزش در امان نیست و او سر به هیچ تیغی فرود نمیآورد." همچنین ویکلی در توصیف سداریس میگوید: "سداریس تلخترین قصهها را با تیغ دو دم طنز خود شکافته و به ترکیبی بینظیر در روایت و شیوهی بیان رسیده است. انگار سلینجر و جان واترز با همکاری یکدیگر این قصهها را نوشتهاند." در بخشی از داستانِ قصهدان از کتابِ حاضر میخوانیم: بیست و یک سالم بود که از کافه تریا اخراج شدم و همه چهارده سال پس از آن را زیر تازیانهی بیامان پدر و مادرم بودم. همهاش سعی میکردند به بهانهی اینکه توی خودمم و کار نمیکنم حالم را بد کنند. اگر بابت هر بار که پشت در اتاقم میآمدند و داد میزدند: :"چه غلطی میکنی اون تو؟" یک پول سیاه گیرم میآمد الان میلیونر بودم. خب، هاه هاه، الانش هم میلیونر هستم ولی لابد زودتر میلیونر میشدم. "چه غلطی میکنی اون تو؟" که اگر بهشان میگفتم دارم نقشه فتح هالیوود را میکشم، آنوقت داد میزدند: "عقلت پاره سنگ برمیداره؟ خل شدی.فهمیدی؟ خل. بیا بیرون از این اتاق، برو کار پیدا کن. داداشت دست چپش قطع شده و سرکار میره! اگه اون میتونه، خب، تو هم میتونی دیگه. شنیدی؟ بیا از این اتاق بیرون... تب بشکه را علی مجتهد زاده ترجمه کرده و اثر حاضر در ۱۹۱ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۲۵ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است. برای خرید کتاب تب بشکه از فروشگاه کلیک کنید واحد خبرگزاری موسسه گسترش فرهنگ و مطالعات
در حال بارگزاری دیدگاه ها...