جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
دهان کابوی، سر قاتل، بیرحمی عشق/ جهان خاص سم شپارد
سه نمایشنامه از سم شپارد با عناوین «دهان کابوی، سر قاتل، بیرحمی عشق» در قالب یک کتاب به همت انتشارات نودا به چاپ رسیده است. شپارد را غالباً صدایی اصیل در نمایشنامهنویسی آوانگارد میدانند؛ تا جایی که او لقب بهترین نمایشنامهنویس آفبرادوی و آف آف برادوی را از آن خود کرد. این نابغهی صحنهی معاصر با به کارگیری مفاهیم نو و ترکیب آن با اسطورهی امریکای مدرن، قهرمانان موسیقی راکاندرول، مضامین علمی_تخیلی، جهان کابویها، ستارههای هالیوودی، درامی متفاوت و سنتشکن را خلق میکند. در این خلاقیت آشوبی، جهان کمدی و تراژدی، عینیت و ذهنیت، اسطوره و واقعیت به هم میآمیزند؛ فضا و جهانی که همان جهان دراماتیکی تئاتر آلترناتیو است. در این دایرهی آلترناتیو دراماتیکی، متالوژی و خیالات، نمایش کلمات و پارهگفتارها، دیالوگهای متفاوت، فرهنگ و آیکونهای امریکایی، سوررئالیسم، قهرمان وسترن، رؤیای امریکایی، تغییر نگاه، ایجاد شوک و سر آخر در این جهان ساختارشکنانه، متن و نمایشنامهی آلترناتیو سم شپارد پا به حیات میگذارد. ویژگیهای مهم دیگری که در نمایشنامههای شپارد بهصورت بارز دیده و بهطوری ملموس تکرار میشود، درونمایههای اصلی و اساسی همچون سقوط خانواده و فروپاشی نظام خانوادگی، سقوط اسطورههای امریکایی و مرگ رؤیای امریکایی، هویت و تلاش برای پنهان کردن آن، جنگ و تأثیرات آن بر جامعه و خانوادهی امریکایی، توجه به فرهنگ اصیل امریکایی و سرخپوستی و مسئلهی مرگ و مکانیکی شدن نحوهی زندگی در امریکای معاصر است.قسمتی از نمایشنامهی «دهان کابوی» نوشتهی سم شپارد:
کاوال: هی اسلیم، من ماشین ظرفشویی برقی میخوام. اسلیم: ما که بشقاب نداریم! کاوال: ولی من میخوام. اینجا که یه کلفت لعنتی نداریم! من چیزایی رو که بانوان کارگر دارن میخوام. اسلیم: تو این چرتوپرتها رو نمیخوای، تو که اون مدلی نیستی! ببین، فردا میبرمت شهر و برات یه پیراهن کالیکو میخرم؛ درست مثل رفیقت نروال. چطوره خرگوش کوچولوی من؟ کاوال: نروال لعنتی! من ماشین ظرفشویی میخوام. من یه اجاق و یه ظرف تخممرغ آبپزکن میخوام. اسلیم، همهی اینها رو نمیتونیم تو این کاتالوگ پیدا کنیم. وقتی شکل آقای دیروز میشی، همهچی رو فراموش میکنی؛ اون موقع شادتری اسلیم. حتی میتونیم ریموند رو کمی تو گهواره بذاریم و هلش بدیم و یه جغجغه داشته باشیم. با یه مقدار خرتوپرت و یه ببعی سیاه که به دمش یه زنگوله بسته شده. اسلیم: من نیازی به یه ببعی سیاه که یه زنگوله به دمش بسته شده باشه ندارم و برای هیچ کلاغ مردهای گهواره نمیخرم! من بچه دارم! بچهی خودم! با گهوارهی خودش! تو منو از گهوارهی بچهام دزدیدی! تو منو طلسم کردی! من زن و زندگی خودمو دارم! چرا نمیذاری برم؟! من ستارهی راکاندرول نیستم! این فانتزی تو هستش! چند وقته که منو اینجا زندونی کردی؟! دیگه حسابش از دستم در رفته! خیلی وقته! لعنتی خیلی وقته! و من هنوز یه ستاره نیستم! چطور میخوای توجیهش کنی؟! کاوال: نمیدونم، من هیچ قولی ندادم. اسلیم: ولی تو با من این کار رو کردی، تو وسوسهام کردی گناه کنم! دهان کابوی، سر قاتل، بیرحمی عشق را مسلم آئینی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۹۵ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۱۶ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...