جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

تک‌پرده‌ای‌های چخوف/ مضرات دخانیات در شاهراه

تک‌پرده‌ای‌های چخوف/ مضرات دخانیات در شاهراه تک‌پرده‌ای‌های چخوف با گردآوری و ترجمۀ داریوش مؤدبیان و به همت نشر گویا به چاپ رسیده است. چخوف پزشک، داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس نامدار روس است که بیش از ششصد داستان کوتاه و بلند طنز نگاشته است و هشت نمایش‌نامۀ بلند و ده نمایش‌نامۀ کوتاه تک‌پرده‌ای در کارنامه کم‌نظیر خود دارد. در این کتاب، با عنوان تک‌پرده‌ای‌های چخوف، تمام نمایش‌نامه‌های کوتاه و تک‌پرده‌ای او عرضه شده است: هفت نمایش‌نامه بیشتر کمدی و دو نمایش‌نامه (آن هم با رگه‌هایی از طنز دلنشین چخوف). در بخش افزودۀ کتاب نیز یک کمدی بسیار کوتاه و یک نمایش‌نامۀ ناتمام از او آورده شده است. چخوف در همۀ آثار خود، به زندگی آدم‌های زمان خویش نظر دارد، اما توصیف زندگی آنچنان که هست، هدف او نیست؛ هدف نهایی‌اش، نهادن آینه‌ای در برابر خواننده یا تماشاگر است تا معایب خویش را به‌خوبی در آن ببیند؛ صد البته در کمدی‌هایش این آینه معوج است و تصویر ما را خنده‌برانگیز به ما باز می‌نمایاند. حدود نود سال است که فارسی‌زبانان ایرانی با چخوف و آثار او آشنا شده‌اند. در ابتدا این داستان‌های کوتاهِ طنزِ او بود که نظر مترجمان ما را به خود جلب کرد و خوانندگان ایرانی آرام‌آرام با چخوف داستان‌نویس آشنا شدند. نخستین‌بار صادق هدایت در سال ۱۳۱۰، با ترجمه و انتشار دو داستان کوتاه از چخوف، راه را برای دیگران باز کرد و شاید بتوان گفت که خود هدایت نخستین داستان‌نویس ایرانی بود که از چخوف تأثیر پذیرفت. از آن پس، روند ترجمۀ داستان‌های چخوف فزونی گرفت تا در سال‌های ۱۳۴۰، به اوج شکوفایی خود برسد. اما ترجمه و چاپ نمایش‌نامه‌های چخوف از اواخر سال‌های ۱۳۲۰ آغاز شد و چایکا (مرغ دریایی) که به همت باقر آذریان ترجمه و چاپ شد، نخستین آن‌ها بود. تا پایان دهۀ چهل، از میان شش نمایش‌نامۀ بلند، او پنج اثر و از میان نه تک‌پرده‌ای او هفت‌تایی ترجمه شد و برخی حتی به چاپ مجدد رسید. براساس آمار آثار ترجمه‌شده، آثار چخوف با شمارگان بسیار، برگردان‌های گوناگون، در چاپ‌های پرشمار و با بیشترین خواننده در ایران روبه‌رو بوده است. بسیاری از داستان‌های کوتاه برای رادیو، تلویزیون و صحنه اقتباس شده و بارها به نمایش درآمده و برخی از نمایش‌های او بارها و بارها روی صحنه و در تلویزیون به اجرا درآمده است. شاید بتوان گفت که در ایران، تعداد آثار و رساله‌های پژوهشی دربارۀ او و آثارش، بیشتر از دیگر نویسندگان خارجی است.

قسمتی از نمایش‌نامۀ خواستگاری نوشته چخوف:

چوبوکف و لوموف (لوموف در لباس رسمی، دستکش‌های سفید به دست، وارد می‌شود.) چوبوکف: (به پیشواز لوموف می‌رود) دوست بسیار عزیزم، ایوان واسیلیوویچ، این خود شما هستید؟ چه سعادتی. از دیدنتون خوشحالم (دست او را می‎فشارد.) عزیز من، سرافرازم کردید حال و احوالتون چطوره؟ لوموف: تشکر دارم، شما چطورید؟ چوبوکف: ای، نفسی می‌ره و می‌آد، دلبند من، به لطف دعاهای خیر شما... و غیره و ذالک. خواهش می‌کنم بفرمایید بنشینید... خُب، جان دل من، این درست نیست که آدم همسایه‌ها رو فراموش کنه! راستی بفرمایید ببینم، عزیز من، چرا اینقدر رسمی: این لباس و این دستکش‌های سفید و غیره و ذالک؟ به میهمانی تشریف می‌برید نازنین من؟ لوموف: نه، فقط به خاطر شماست که اینطور لباس پوشیدم، استپان استپانوویچ بسیار بسیار گرامی. چوبوکف: پس چرا در همچنین لباسی، قشنگ من؟ مثل اینکه برای دید و بازدید سال نو تشریف آورده باشید! لوموف: اجازه بفرمایید برای شما توضیح بدهم که منظور چه بوده (دست در دست چوبوکف می‌اندازد.) من خدمت شما شرفیاب شدم، استپان استپانوویچ بسیار بسیار گرامی، به خاطر اینکه از حضور شما تقاضایی دارم... بار اول نیست که بنده برای عرض تقاضا و ... و تقاضای کمک خدمت شما می‌رسم، و شما هم همیشه و در هر حال با رویی گشاده و... معذرت می‌خوام، من کمی عصبی هستم، یعنی دست و پای خودم را گم کردم، اجازه بدید کمی آب بخورم. کمی آب، استپان استپانوویچ بسیار بسیار گرامی! (آب می‌نوشد.) چوبوکف: (با خودش) حتماً اومده من رو سرکیسه کنه، کورخوندی پدر من، دریغ از یه کوپک! (به لوموف) عزیز دل من، بالاخره نفرمودید مسئله چیه؟ تک‌پرده‌ای‌های چخوف در ۳۱۷ صفحه رقعی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۴۹ هزار تومان عرضه شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.