جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

بیوگرافی: راشل کاسک

بیوگرافی: راشل کاسک

راشل کاسک (زاده‌ی ۸ فوریه ۱۹۶۷) رمان‌نویس و نویسنده‌ی بریتانیایی_کانادایی است. کاسک در ساسکاتون از پدر و مادری بریتانیایی به دنیا آمد و بیشتر دوران کودکی خود را در لس‌آنجلس گذراند. او در سال ۱۹۷۴ به زادگاه پدر و مادرش در بریتانیا نقل‌مکان کرد و در بری سنت ادموندز، سافولک مستقر شد. پیشینه‌ی او به یک خانواده‌ی کاتولیکی ثروتمند می‌رسد و در صومعه‌ی سنت‌مری در کمبریج تحصیل کرده و زبان انگلیسی را در نیوکالج، آکسفورد خوانده است.

کاسک یازده رمان، چهار اثر غیرداستانی و اقتباسی از مدئا را برای تئاتر لندن نوشته است. او اولین رمان خود، نجات اگنس را در سال ۱۹۹۳ و در ۲۶ سالگی منتشر کرد و با این اثر جایزه‌ی رمان اول ویتبرد را از آن خود کرد. مضامین زنانگی و طنز اجتماعی که در این اثر وجود دارد، در آثار بعدی این نویسنده نیز باقی ماند و بدل به عناصر پایه‌ایِ آثارش گشت. کاسک همچنین استاد نویسندگی خلاق در دانشگاه کینگستون بوده است.

رمان سالِ ۲۰۱۴ این نویسنده، «خارج از محدوده» در فهرست نهایی جایزه‌ی فولیو، جایزه‌ی گلداسمیت و جایزه‌ی زنانه بیلیس برای بهترین اثر داستانی قرار گرفت. در سال ۲۰۰۳، مجله‌ی گرانتا کاسک را در لیست نهایی ۲۰ نامزد «بهترین رمان‌نویس جوان بریتانیایی» قرار داد.

در نقدی که هلن دانمور بر رمان ترانزیت در روزنامه‌ی گاردین نوشته، از نثر درخشان و روشنفکرانه‌ی کاسک تمجید کرده و سطح ادبی این نویسنده را فوق‌العاده توصیف کرده است.

رمان «منزل دوم» کاسک در سال ۲۰۲۱ منتشر شد. این رمان از خاطرات میبل دوج لوهان الهام گرفته شده است که میزبان دی اچ لارنس در ملکش در تائوس، نیومکزیکو در سال ۱۹۲۴ بود. «منزل دوم» نشان داد که کاسک ممکن است با نثر خود حتی به‌طور کامل از ژانر پیشی گیرد.

پس از ازدواج نخست با یک بانکدار، کاسک با عکاسی به نام آدریان کلارک ازدواج کرد که ثمره‌ی این ازدواج دو دختر است. این زوج در سال ۲۰۱۱ از هم جدا شدند و جدایی آن‌ها به موضوع اصلی در نوشته‌های این نویسنده تبدیل شد.

کاسک بعدها با هنرمندی به نام سیمون اسکامل_کاتز ازدواج کرد. آن‌ها در لندن و نورفولک با دختران کاسک زندگی می‌کنند. در سال ۲۰۲۱ این زوج برنامه‌های خود را برای نقل مکان به پاریس اعلام کردند که این امر تا حدی در اعتراض به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بود.

قسمتی از رمان منزل دوم نوشته‌ی راشل کاسک:

برای ال یک بسته‌ی پستی بزرگ با تمبر خارجی رسید، چون برت و جاستین با هم به شهر رفته بودند من بسته را برایش بردم. تمام این مدت پایم را آنجا نگذاشته بودم و ال را از همان اولین صبح کنار قایق که باهم صحبت کرده بودیم، ندیده بودیم. جفرز واقعاً توصیف احساسم در آن لحظه سخت است، حس ناامیدی درونم موج می‌زد که نمی‌توانستم دلیل خاصی برایش پیدا کنم. با اینکه سه هفته یا بیشتر بود که ال و برت با ما زندگی می‌کردند، هیچ حس خاصی به‌خاطر وجود آن‌ها نداشتیم. واقعاً نمی‌دانستم آن لحظه چه حالی داشتم یا دلیل ناامیدی‌ام چه بود؛ شاید همه‌ی این‌ها به سؤالی برمی‌گشت که در اولین صحبتم با ال برایم پیش آمده بود. هرگز فکرش را نمی‌کردم در چنین شرایطی با او قرار بگیرم و یادم آمده بود که در ابتدای صحبت‌هایش با من بابت اینجا قدردانی کرده بود و من از این کارش خیلی ناراحت شده بودم.

آن بسته‌ی پستی خیلی زشت و سنگین بود. در منزل دوم باز بود و نور خورشید به داخل می‌تابید، جلو در ایستادم و بسته را داخل خانه گذاشتم و نفسم را حبس کردم. از آنجا پنجره‌های رو به اتاق بزرگ را دیدم و نتوانستم جلو گریه‌ام را بگیرم:

پرده‌های من!

پرده‌ها سر جایشان نبودند، فقط میل‌پرده‌های خالی آنجا بود! ال را که پشت به من در گوشه‌ای از اتاق نشسته بود ندیدم، او از صدای من برگشت. روی یک صندلی چوبی چنباتمه زده بود، پیش‌بند بزرگی با لک‌های رنگ پوشیده بود و بوم روی سه‌پایه‌ی نقاشی مقابلش قرار داشت. قلمو یا ابزار دیگری در دستش نبود؛ تا جایی که توانستم حرفم را زدم و او خیلی راحت در همان حالت نشسته به آنجا خیره شده بود.

او گفت: «ما اون‌ها رو کَندیم. جلوی دید ما رو گرفته بود. اینجوری بهتره.»

مشاهده آثار راشل کاسک           

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.