جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

بیوگرافی: خوان رولفو

بیوگرافی: خوان رولفو خوان رولفو (۱۹۱۸-۱۹۸۶) به‌رغم آثار اندکش، مجموعه داستان «دشت در آتش» (۱۹۵۳) و رمان «پدرو پارامو» (۱۹۵۵)، از نوآوران برجسته‌ی ادبیات داستانی امریکای لاتین در سده‌ی بیستم به شمار می‌آید که بر ادبیات اسپانیایی زبان نیمه‌ی دوم این سده تأثیر چشمگیری داشته است. دوران کودکی‌اش در ناحیه‌ای روستایی گذشت و رولفو فجایع مهیب ناشی از قیام مسیحیت‌طلبان را به چشم خود دید. در نتیجه‌ی این رویداد، خانواده‌ی رولفو که از زمینداران ثروتمند بودند، زیان‌های مالی سنگینی دیدند و به لحاظ اقتصادی به وضع ناگواری افتادند. خوآن رولفو که خودآموخته و فاقد تحصیلات آکادمیک بوده، از سال ۱۹۳۳ در مکزیکوسیتی ساکن شد و به‌تدریج به فیلمنامه‌نویسی برای سینما و تلویزیون روی آورد. در سال ۱۹۸۳ جایزه‌ی ادبی شاهزاده آستوریاس را به دست آورد که یکی از معتبرترین جوایز در عرصه‌ی ادبیات اسپانیایی زبان است. گارسیا مارکز، بارگاس یوسا و کارلوس فوئنتس از جمله نویسندگانی هستند که موفق به دریافت این جایزه شده‌اند. داستان‌های مجموعه‌ی «دشت در آتش» ابتدا در نشریه‌ی پان به چاپ رسید. رولفو در این داستان‌ها، خشونت محیط روستایی و رخوت معنوی و اخلاقی ساکنانش را به تصویر کشیده است. او از تکنیک‌های روایی‌ای بهره می‌گیرد که بعدها به رمان نوین امریکای لاتین راه یافتند: تک‌گویی درونی، جریان سیال ذهن، یادآوری ناگهانی وقایع گذشته (فلاش‌بک) و تغییر غافلگیرکننده‌ی زاویه‌ی دید. همچنین پدرو پارامو با ایجاز عامدانه‌اش، نمونه‌ای تحسین‌برانگیز و اثرگذار از تراکم و غلظت روایی است. رولفو به فراست دریافته بود که نویسنده باید ناپدید شود و بگذارد شخصیت‌های داستانش آزادانه سخن بگویند.

قسمتی از کتاب پدرو پارامو نوشته خوان رولفو:

اصلاً دوست نداشت به یاد بیاورد که به کنتلا رفته و پیش جناب کشیش اعتراف مفصلی کرده بود و آن جناب هم –به‌رغم اصرار و التماس رنتریا- بخشش را از او دریغ کرده بود: «این مرد که نمی‌خوای اسمش رو به زبون بیاری کلیسات رو ویران کرده و تو هم رضایت داده‌ای. دیگه چه انتظاری می‌شه ازت داشت، پدر روحانی؟ با قدرت پروردگار چه کرده‌ای؟ دلم می‌خواد خودم رو متقاعد کنم که آدم خوبی هستی و اون‌جا همه حرمتت رو نگه می‌دارن، اما خوب بودن کافی نیست. گناه خوبی نمی‌شناسه. برای ریشه کن کردنش باید سختگیر و بی‌رحم باشی.» «دلم می‌خواد باور کنم همه هنوز مؤمن‌اند. اما ایمانشون به برکت وجود تو استوار نمونده؛ علت واقعیش خرافات و ترسه.»
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.