جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
انجمن قلم امریکا و مجموعۀ بهترین داستانهای کوتاه از نویسندگان جدید
کتاب بهترین داستانهای کوتاه از نویسندگان جدید به انتخاب انجمن قلم امریکا و با ویراستاری یوکا ایگاراشی، به همت نشر یوبان به چاپ رسیده است. انتخاب هرگونه اثر هنری بهعنوان بهترین، کار دشواری است؛ چون به رقابت و مقایسه نیاز دارد و هرگاه هیئتی بخواهد بهترین آثار و پدیدآورندگان را انتخاب کند، معمولاً اختلاف نظر بسیاری به وجود میآید و اغلب میشنویم که تصمیمگیری بسیار دشوار بوده است. بنابراین جالب توجه و شگفتانگیز است که سه داور برای اولین نسخه از بهترین داستانهای کوتاه نویسندگان جدید به انتخاب انجمن قلم امریکا، بهراحتی بر سر ده داستان به توافق رسیدهاند. ماری هلن برتینو میگوید: «فکر نمیکنم بتوانم تا جایی که باید بر اتفاق نظر خودمان تأکید کنم. این رضایتبخشترین تجربۀ داوری من بود.» این بدان معنا نیست که سایر داستانها، یعنی ۱۵۰ داستانی که تا پایان سال گذشته از سوی سردبیران مجلههای چاپی و آنلاین در سراسر جهان معرفی شدند، ارزش چندانی نداشتهاند. نینا مک کانیگلی میگوید: «همۀ داستانها خوب بودند. عدۀ زیادی میگفتند که بسیاری از داستانهای کوتاه بیشازحد کارگاهی و شبیه به هم هستند، اما حالا که همۀ آنها را خواندهام، میتوانم بگویم که این حرف اشتباه است. اما داوران بر چه اساسی روند بررسی را متوقف کرده و این مجموعه داستانها را انتخاب کردهاند؟ در اینجا کلمۀ توقف واقعاً اهمیت دارد. این موضوع چندینبار در نظرات داوران منعکس شده است. درواقع داستانهای انتخابشده مواردی هستند که باعث توقف داوران شده و آنها را درگیر خود کردهاند. ایدهها، تکنیکها، دیدگاهها و فضای ذهنی نویسندگان جدید را با تخصص، پختگی و دقت نظر داورانی با تجربه ادغام کنید، حاصل کار چیزی نخواهد بود مگر داستانهایی متفاوت، متنوع و درعینحال حرفهای. تنوع فضاها و دیدگاهها در این مجموعه قطعاً غافلگیرکننده خواهد بود. در مجموعۀ حاضر، آثاری از نویسندگانی چون آنجلا اجایی، امیلی چاما، بن شاتک، روث سرون، امبر کارون، کریستال هانا کیم، گریس اولاسی ولورا چو ریو گردآوری شدهاند.قسمتی از کتاب بهترین داستانهای کوتاه از نویسندگان جدید:
شب قبل از عروسی، وقتی تلفن زنگ خورد، آنو مشغول بستهبندی آخرین وسایل باقیموندۀ خونهش بود تا اونها را به آپارتمان نامزدش توی آستوریا ببره. خوشحال بود که بالاخره داره اون استودیوی کوچیک کثیف توی برانکس رو ترک میکنه. آپارتمان جیمز در مقایسه با استودیوی او مثل یه قصر بود. کفپوشهای چوبی و دیوارپوشهای اصل. جیمز بهش گفته بود اون ساختمون مربوط به دورۀ گتسبیه، یعنی دورۀ قبل از جنگ. یه بنای تاریخی واقعی! چند روز قبل باید خط تلفن رو قطع میکرد، اما بهخاطر تماسهای بینالمللی که نمیتونست با تلفن همراه برقرار کنه، هنوز خط تلفن خونه وصل بود. بله؟ آنو، عزیزم حالت چطوره؟ اگه آنو از صدای ملایم و لهجۀ کسی که پشت خط بود او رو نمیشناخت، بیشک از صدای خشخش تلفن راه دور متوجه میشد که تماس از طرف کیه. دختر عمو توبی توی نیجریه زندگی میکرد و نمیتونست برای مراسم عروسی او بیاد، اما در طول اون هفته هر روز باهاش تماس میگرفت و راجع به شب عروسی آنو رو دست میانداخت و بهش کرم و لوسیونهای مختلف پیشنهاد میکرد تا پوستش نرم و لطیف بشه و در مورد جواهرات و آرایش عروس ازش سؤال میپرسید. آنو قرار بود روی لباس عروسیش یه روپوش محلی نیجریهای به رنگ قرمز و طلایی بپوشه. توبی به خاطر ازدواج آنو هیجانزده بود. او سالها دعا کرده بود تا دختر عموش با یه آدم مناسب آشنا بشه. خوبم. آنو روی جعبههای وسایل خونه نشست. جیمز چطوره؟ با دوستهای مجردش رفته بیرون. جیمز بهش گفته بود با دوستهاش به یه مسابقۀ مشتزنی توی بروکلین میره و بعد با هم یه جا شام میخورن. آنو نگاهی به دیوارهای سفید گرد و خاک گرفتۀ خونه انداخت. از گوشۀ چشمش یه سوسک رو دید که بهسرعت به سمت یکی از ترکهای سقف میرفت. سوسکهای خونه معمولاً انقدر خودشون رو نشون نمیدادن. احتمالاً فهمیده بودن اون داره میره. بهترین داستانهای کوتاه از نویسندگان جدید را سلمان ثابت ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۶۴ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۳۵ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...