اتوبوسی به نام سرگردانی، در میان جاده‌ای متروک و پرآب

انتشارات نگاه در ادامه‌ی چاپِ مجموعه آثار جان اشتاین بک، رمان اتوبوس سرگردان را به چاپ رسانده است. جان اشتاین بک، زاده‌ی سال ۱۹۰۲، رمان‌نویس شهیر آمریکایی است که آثار واقع گرایانه‌اش تصویری از زندگی انسان معاصر را به نمایش می‌گذارد. تلاش بی‌وقفه‌ی او برای انعکاس واقعیات تلخ و پر از گزند طبقات فرودست و دور شدن از فضای رمانتیک حاکم بر ادبیات آمریکا، باعث شد آثار وی طی چند دهه تبدیل به روایتی از تاریخ نانوشته‌ی مردمان این سرزمین شود. توصیف بی‌نظیر اشتاین بک از خانواده‌ای آواره و مصیبت‌زده در کتاب خوشه‌های خشم، شاهکاری را به ادبیات آمریکا افزود که در همان سال با ستایش منتقدین، جایزه ادبی پولیتزر را به خود اختصاص داد. تجربیات شخصی نویسنده، از کارگری تا نویسندگی، پل ارتباطی او با لایه‌های زیرین اجتماع بود. تولد اشتاین بک در دره‌ی سالیناس واقع در کالیفرنیا و چاپ نخستین کتابش به نام فنجان طلایی در سال ۱۹۲۹ بود. آمریکای آن زمان، دستخوش بحران و هرج و مرج بود. سرمایه‌داری تازه به دوران رسیده‌ی آمریکا با بورژوازی کهنه‌کار سر ستیز و مجادله داشت. بانکداران حریص و زمین خواران آزمند که محصول و سود عالی‌ترین هدف آنها بود دهقانان را به یوغ کشیده بودند و فقر و اضطراب بر همه جا حکمفرمانی می‌کرد. در نواحی جنوب غربی ایالات متحده که خشکی زمین‌ها بیابان لم‌یزرعی را پدید آورده، زندگی مردم و بینوایی آنها که به قصد به دست آوردن پاره‌ای نان وطن خود را ترک می‌گفتند دلیلی برای نوشتن بعضی از کتاب‌های او شد. جان اشتاین بک می‌گوید: وقتی به میان این مردم رفتم و با بدبختی‌ها، نگرانی‌ها، امیدواری‌ها و ناامیدواری‌هایشان رو به رو شدم و هنگامی که دیدم فاجعه‌ی فرار آنها از زادگاهشان فاجعه‌ای دیگر به بار می‌آورد و این بینوایی‌ها نه به وسیله‌ی طبیعت، بلکه به وسیله‌ی خود انسان پدید می‌آید، دیگر فراموش کردم که چرا به آنجا آمده‌ام و طرح کتاب خوشه‌های خشم را ریختم. اتوبوس سرگردان نیز که از جمله مهمترین آثار اوست، در سال ۱۹۴۷ به رشته‌ی تحریر کشیده شده و داستان اتوبوسی ست که در جاده‌های خراب و متروک و پر آب کالیفرنیا سرگردان مانده است. راننده‌اش مردی‌ست خوش بنیه، خونگرم و بدون اراده. از دیگر مسافران اتوبوس دختری‌ست که در کاباره‌ها می‌رقصد و فروشنده‌ی دوره‌گردی‌ست که پی چیزهای خنده‌دار می‌گردد و پسری‌ست که می‌خواهد ادای مردها را درآورد، همچنین یک دختر دانشگاهی و پدر و مادر این دختر.

در بخشی از رمان اتوبوس سرگردان می‌خوانیم:

-یک کلاهبردار واقعی. سه سال پیش موقعی که داشت می‌مرد به علت اقدامات دیگری تحت تعقیب بود. مرگ یک مرد ثروتمند. دو تا پسرهایش اکنون در دانشگاه کالیفرنیا با پول مالیات دهندگان تحصیل می‌کنند. از سخن گفتن باز ایستاد و لب بالایی‌اش را از روی دندان‌های زردش تکان داد و دنباله‌ی سخنانش را گرفت: -اگر آن پل‌ها واقعا خوب باشند می‌توانند تا آخر مقاومت کنند. ولی من خیال می‌کنم آنها به قدر کافی محکم نیستند، برای همین هم من مسافرتم را همین جا قطع می‌کنم و به سان یزیدرو برمی‌گردم. خوآن گفت: رودخانه پریروز کاملا آرام و خوب بود. ته آن به سختی آب پیدا می‌شد... اتوبوس سرگردان با ترجمه سعید ایمانی را انتشارات نگاه در ۳۸۳ صفحه پالتویی با جلد نرم و قیمت ۴۸ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشی‌ها کرده است. واحد خبرگزاری موسسه گسترش فرهنگ و مطالعات