جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
آزمون بازیگری/ انزوای مخوف جنایتکار
رمان «آزمون بازیگری»، نوشتهی ریو موراکامی، نویسندهی ژاپنی، به همت نشر کتاب کولهپشتی به چاپ رسیده است. آئویاما پس از گذشت هفت سال از درگذشت همسرش، سرانجام تصمیم به ازدواج دوباره گرفته است؛ اما او مدتهاست که با هیچ زنی در ارتباط نبوده و پیشقدم شدن برایش دشوار است. بنابراین، یکی از دوستان فیلمسازش به او پیشنهاد میکند که با برگزاری یک آزمون بازیگری صوری، بازیگران مختلف را بهعنوان گزینههای ازدواج بررسی کنند. یاماساکی آسامی، بالرینی جوان و فوقالعاده جذابی که میخواهد ستارهی فیلم او باشد، همهی توجه او را به خود جلب میکند. آئویاما دلباختهی دختر میشود و عشق چشمانش را بر حقیقت میبندد. هنگامیکه نقاب فرشتهگون یاماساکی آسامی از چهره میافتد، روایت آزمون بازیگری رنگی متفاوت و هیجانانگیز به خود میگیرد. از رمان ریو موراکامی، صدای ادگار آلن پو و داستایفسکی به گوش میرسد، انزوای مخوف جنایتکار و اعماق تاریک روح آدمی.قسمتی از رمان «آزمون بازیگری»:
آئویاما یک ساعت زودتر از معمول به خانه برگشت. ویدئو هشت میلیمتری آزمون بازیگری را همراه خود داشت و مشتاق بود که آن را در خلوت تماشا کند. خانم ری در آشپزخانه بود و شام میپخت و احتمالاً تا وقتی که شیگه از مدرسه برنمیگشت، آنجا را ترک نمیکرد. حالا ساعت ۶ عصر بود و شیگه از وقتی که به دبیرستان میرفت، ساعت هفت به خانه میآمد. به محض اینکه میرسید، مثل شیرهای گرسنه شامش را میخورد و سپس در اتاقش ناپدید میشد. آئویاما باید منتظر میماند تا ویدئو را بعداً تماشا کند. وقتی همهچیز کمی پیش میرفت، با فرض اینکه مشکلی پیش نمیآمد، فیلم را به شیگه نشان میداد و بالاخره آسامی را به او معرفی میکرد. خانم ری از سیبزمینیهایی که داشت آنها را قطعهقطعه میکرد رو برگرداند و گفت: «شیگه جان کمی دیر کرده، اینطور نیست؟ این روزها هوا ساعت پنجونیم تاریک میشه، نباید سعی کنه یکم زودتر بیاد خونه؟» آئویاما پشت میز غذاخوری نشسته بود و روزنامهی عصر را میخواند. در گذر سالها، ریوکو بهتدریج آشپزخانهشان را ارتقا داده و آنجا را به محیطی بسیار کاربردی و همچنین دنج و جالب تبدیل کرده بود. در طول روز، آن مکان حتی از اتاقنشیمن هم دلنشینتر بود. در بزرگی که رو به باغچه باز میشد، بیشترش از جنس شیشه بود و پنجرههای جنوبی، آشپزخانه را آفتابگیرترین اتاق داخل خانه میکردند. شیگه حالش خوبه. پسری به سن و سال اون خیلی کارا برای انجام دادن داره. گشتن با دوستاش و فلان... ولی این اواخر زورگیریا خیلی زیاد شده! خودم وقتی شبا برمیگردم خونه، خیلی مواظبم و از خیابونایی میرم که چراغای بیشتری دارن. باور کنید! وقتی از پارکی که چراغای زیادی نداره رد میشی، بچهها و نوجوونایی رو میبینی که با دار و دستههاشون اون اطراف پرسه میزنن. باید به شما بگم که خیلی وحشتناکن. نگران نباش، من هنر دیرینهی دویدن رو برای اوقاتی که احساس خطر کنه، خیلی خوب یادش دادم. خودش میدونه چیکار کنه. میدونم که خودش میدونه چیکار کنه، ولی میگن این روزا هر چیزی رو میشه از بیرون خرید، حتی هفت تیرای روسی و چینی! واقعاً وحشتناکه. آزمون بازیگری را بهاره صادقی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۱۶۷ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۲۵ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...