این قطار به ابدیت می رود (پازل شعر امروز128)،(گزینه ی اشعار محمدعلی سپانلو)
درباره کتاب
کتاب پیش رو مجموعهشعر سپید محمدعلی سپانلو است.
این کتاب از 17 بخش تشکیل شده است. بخش نخست به مصاحبهی رسول رخشا و علی مسعودینیا با محمدعلی سپانلو اختصاص دارد.
نخستین دفتر شعر این مجموعه «آه... بیابان» نام دارد که اشعار سپانلو تا سال 1342 را دربرمیگیرد. نام بخش بعدی «خاک» است که شاعر آثارش تا سال 1344 را در آن گردآوری کرده است.
اما اشعار سپانلو در سال 1346 در بخش «رگبارها» و سال 1347 در «پیادهروها» خواندنی شدهاند. «سندباد غایب» به اشعاری از محمدعلی سپانلو اختصاص دارد که از 1347 تا 1352 سروده شدهاند. بعد نوبت به «هجوم» و «نبض وطنم را میگیرم» میرسد که به سالهای 1356 و 1357 مربوط میشوند.
«خانم زمان» و «ساعت امید» شعرهایی که سپانلو از 1357 تا 1368 سروده را در خود جای داده و «هیکل تاریک» نام داستانی منظوم از اوست.
«تبعید در وطن»، «خیابانها، بیابانها»، «کاشف از یادرفتهها» و «پاییز بزرگراه» اشعار دههی هفتاد شاعر را شامل میشود. «ژالیزیانا»، «قایقسواری در تهران» و «افسانهی شاعر گمنام» سه بخش پایانی این مجموعهشعر هستند.
ازآنجاکه تهران از اصلیترین عنصرهای شعر سپانلو بود؛ یکی از لقبهای وی در فضای مجازی «شاعر تهران» است. او در بسیاری از شعرهایش کم و بیش به تهران اشارههایی دارد، اما در سه بخش «خانم زمان»، «هیکل تاریک» و «قایقسواری در تهران» زادگاهش را بهعنوان محور اصلی شعر و در حد یک اسطوره مطرح میکند.
محمدعلی سپانلو بیش از شصت جلد کتاب در زمینههای شعر و داستان و تحقیق، بهصورت تالیف یا ترجمه، منتشر کرد. در بیست سال گذشته، او بهعنوان یکی از چند نمایندهی معدود ادبیات معاصر فارسی در بسیاری از گردهماییهای بینالمللی در اروپا و آمریکا شرکت کرده و گفته میشود که سهم بزرگی در معرفی ادبیات ایران به جهانیان دارد.
سپانلو از معدود شاعران و نویسندگان ایرانی است که در دنیای ادبیات غرب نیز شناخته شده، و توانسته است نشان شوالیهی نخل (لژیون دونور) آکادمی فرانسه و جایزهی ماکس ژاکوب را دریافت کند.
این کتاب از 17 بخش تشکیل شده است. بخش نخست به مصاحبهی رسول رخشا و علی مسعودینیا با محمدعلی سپانلو اختصاص دارد.
نخستین دفتر شعر این مجموعه «آه... بیابان» نام دارد که اشعار سپانلو تا سال 1342 را دربرمیگیرد. نام بخش بعدی «خاک» است که شاعر آثارش تا سال 1344 را در آن گردآوری کرده است.
اما اشعار سپانلو در سال 1346 در بخش «رگبارها» و سال 1347 در «پیادهروها» خواندنی شدهاند. «سندباد غایب» به اشعاری از محمدعلی سپانلو اختصاص دارد که از 1347 تا 1352 سروده شدهاند. بعد نوبت به «هجوم» و «نبض وطنم را میگیرم» میرسد که به سالهای 1356 و 1357 مربوط میشوند.
«خانم زمان» و «ساعت امید» شعرهایی که سپانلو از 1357 تا 1368 سروده را در خود جای داده و «هیکل تاریک» نام داستانی منظوم از اوست.
«تبعید در وطن»، «خیابانها، بیابانها»، «کاشف از یادرفتهها» و «پاییز بزرگراه» اشعار دههی هفتاد شاعر را شامل میشود. «ژالیزیانا»، «قایقسواری در تهران» و «افسانهی شاعر گمنام» سه بخش پایانی این مجموعهشعر هستند.
ازآنجاکه تهران از اصلیترین عنصرهای شعر سپانلو بود؛ یکی از لقبهای وی در فضای مجازی «شاعر تهران» است. او در بسیاری از شعرهایش کم و بیش به تهران اشارههایی دارد، اما در سه بخش «خانم زمان»، «هیکل تاریک» و «قایقسواری در تهران» زادگاهش را بهعنوان محور اصلی شعر و در حد یک اسطوره مطرح میکند.
محمدعلی سپانلو بیش از شصت جلد کتاب در زمینههای شعر و داستان و تحقیق، بهصورت تالیف یا ترجمه، منتشر کرد. در بیست سال گذشته، او بهعنوان یکی از چند نمایندهی معدود ادبیات معاصر فارسی در بسیاری از گردهماییهای بینالمللی در اروپا و آمریکا شرکت کرده و گفته میشود که سهم بزرگی در معرفی ادبیات ایران به جهانیان دارد.
سپانلو از معدود شاعران و نویسندگان ایرانی است که در دنیای ادبیات غرب نیز شناخته شده، و توانسته است نشان شوالیهی نخل (لژیون دونور) آکادمی فرانسه و جایزهی ماکس ژاکوب را دریافت کند.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر